باریک کردن

لغت نامه دهخدا

باریک کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) نرم کوفتن. نرم ساییدن: ادقاق؛ باریک کردن آرد. دقیق کردن آرد باریک کردن آرد. ( منتهی الارب ). نرم کردن. تدقیق. ( دهار ).

فرهنگ فارسی

نرم کوفتن نرم سائیدن

جمله سازی با باریک کردن

باریک کردن حفره‌های بینی، تزریق چسب تفلون در زیرمخاط، بریدن و جابجاکردن دیواره جانبی بینی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
هیز یعنی چه؟
هیز یعنی چه؟
منعقد یعنی چه؟
منعقد یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز