ابرم

لغت نامه دهخدا

ابرم. [ اَ رَ ] ( ع اِ ) علتی است. || نام گیاهی است. ( منتهی الارب ).
ابرم. [ اِرَ ] ( اِخ ) نام شهری یا قریه ای است به نواحی حلب.

فرهنگ فارسی

نام شهری یا قریه ایست بنواحی حلب

جمله سازی با ابرم

💡 شعله گردم ولی از خار وادی خاسته سوخته ابرم ولی بر کعبه گریان آمده

💡 نور دل ابر آمد آن ماه اگر ابرم شاه همه مردان است آن شاه اگر مردم

💡 شبنم، هماره بر ورقم بوسه می‌زند ابرم بسر، همیشه گهر میکند نثار

💡 چون باغ غم افسرده شود دیده ابرم چون داغ جگر غنچه شود باد صبایم

💡 چون ابرم انفعال به دور حیا گداخت تا بر مزار عالم عبرت‌ گریستم

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
تزویر یعنی چه؟
تزویر یعنی چه؟
سراسیمه یعنی چه؟
سراسیمه یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز