انجبار

انجبار

انجبار یک گیاه علفی و سردسیر از تیره ریواس است که به خاطر خواص دارویی‌اش مورد توجه قرار گرفته است. این گیاه با ساقه‌های نازک و گل‌های خوشه‌ای سرخ‌رنگ شناخته می‌شود و ریزوم‌های آن در طب سنتی کاربردهای متنوعی دارد.

ویژگی‌های ظاهری

ارتفاع: انجبار معمولاً بیش از یک متر ارتفاع دارد و ساقه‌اش صاف و ساده است.

برگ‌ها: برگ‌های قاعده‌ای بزرگ و نیزه‌ای شکل دارند که در بالا سبز و در زیر کدر و کرکدار هستند. برگ‌های زیرین دمبرگ بلندی دارند و بیضوی پهن و نوک تیز هستند.

گل‌ها: گل‌ها به رنگ گلی یا صورتی کمرنگ هستند و در ماه‌های خرداد تا تیر گل می‌دهند.

ترکیبات شیمیایی

این گیاه حاوی ترکیبات زیر است:

تانن، گلوکز، آمیدون، مواد آلبومینوئیدی، اکسالات کلسیم، اسید اگزالیک، لعاب، صمغ، ماده رنگی قرمز و ویتامین C.

خواص و اثرات دارویی

طبع انجبار سرد و خشک است و دارای خواص درمانی متعددی است، از جمله:

ضد تب، مدر، ملین، قابض قوی، ضد اسهال، مقوی عمومی، ضد عفونی‌کننده، ضد التهاب، محرک و اشتها آور

کاربردهای درمانی

این گیاه در درمان موارد زیر مؤثر است:

اسهال و اسهال خونی، دیسانتری، درد گلو و ورم لثه، بواسیر، تب نوبه، خونریزی‌های رحمی، التهابات اندام‌های تناسلی زن و التیام زخم‌ها و درمان خراش‌ها.

روش‌های استفاده

استفاده داخلی: جوشانده ریزوم انجبار به صورت خوراکی برای درمان اسهال و بواسیر.

استفاده خارجی: جوشانده ۱۵۰ گرم ریزوم در یک لیتر آب به عنوان غرغره یا دهان‌شویه برای التیام زخم‌ها و ناراحتی‌های حلق.

لغت نامه دهخدا

انجبار. [ اَ / اِ ] ( معرب از انگبار، اِ ) گیاهی از تیره ترشکها که ریشه اش دور خود پیچیده و در تداوی بعنوان قابض بکار رود. انارف. برسیان دارو. ( فرهنگ فارسی معین ). معرب انگبار است و آن رستنیی باشد سرخ رنگ و پیوسته در کنار جویها روید و عصاره آن نیز سرخ میباشد. بواسیر را نافع است. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( هفت قلزم ). رستنیی است از طایفه پولیگونه و ریشه آن در طب استعمال میشود و از ادویه قابض است. ( ناظم الاطباء ). نباتی است برگش شبیه ببرگ رطبه و با اندک زغبی مثل غبار و شاخهای او قویتر از شاخ رطبه مایل بسرخی و بقدر قامتی و در اکثر بر علیق متشبک میشود و آنچه در نزدیکی او میباشد و گلش سرخ و بعد از ریختن گل غلافهای کوچک ازو بهم میرسد و در آن تخمهای ریزه است و بیخش خشبی و سرخ و مستعمل از او عصاره بیخ تازه آن و ریشهای باریک اوست و او را لحاء انجبار گویند. ( از تحفه حکیم مؤمن ). قرنوه. هرنوه. انگبار. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به تحفه حکیم مؤمن شود.
انجبار. [ اِ ج ِ ] ( ع مص ) درست و نیکوحال گردیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). درست شدن استخوان شکسته. ( از اقرب الموارد ). جوش خوردن ِ استخوان شکسته. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

گیاهی علفی از تیرۀ ریواس با ساقه های نازک و گل های خوشه ای سرخ رنگ که ساقۀ زیرزمینی آن در طب برای معالجۀ بواسیر، اسهال، درد گلو، ورم لثه، اسکوربوت، و جرب به کار می رود، برشیان دارو.

فرهنگ فارسی

(اسم ) گیاهی از تیر. ترشکها که ریشهاش دور خویش پیچیده و در تداوی بعنوان قابض بکار رود انارف برسیان دارو پرشیان دارو.
درست نیکو حال گردیدن درست شدن استخوان شکسته ٠

انجبار

جملاتی از کلمه انجبار

برای کودکان از هویج، سیب رنده شده (پکتین) پس از قهوه‌ای شدن آن، انجبار، بلوط، گل محمدی، مریم گلی، مورد و توت فرنگی استفاده می‌کنند.
این گروه شامل مورد، گل غافث، هوفاریقون، مریم گلی، انجبار، گوش خر، گل مینا (امراض جلدی، اگزمای متورم و عفونی)، تره تیزک، سنفتیون، پوست درخت بلوط و بید، ریشهٔ بابا آدم، درخت گردو، توت روباه، هفت بند، آویشن، دم شیر و زوفا می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم