ایمنه

لغت نامه دهخدا

ایمنه. [ م َ ن ِ ] ( اِخ ) پسر باکوس و ونوس و رب النوع ازدواج بود. پیشینیان اعیادی را که به افتخار رب النوع مزبور اقامه میشد ایمنه می خواندند. ( تعلیقات تمدن قدیم ترجمه نصراﷲ فلسفی ).

فرهنگ فارسی

پسر باکوس و ونوس و رب النوع ازدواج بود

فرهنگ اسم ها

اسم: ایمنه (دختر) (عربی) (تلفظ: imaneh) (فارسی: ایمَنِه) (انگلیسی: imaneh)
معنی: آمنه

جمله سازی با ایمنه

کرده در کوی عاشقی بر باد جان و دل را به مهر ایمنه شاد
ورنه نگذاشتیش جستن دین بردهٔ ایمنه به روح امین
ظل احمد باد اگر شد ایمنه عمر عیسی باد اگر مریم نماند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
احتساب یعنی چه؟
احتساب یعنی چه؟
اصرار یعنی چه؟
اصرار یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز