این حب نازنین چو ازان بوم و بر گذشت در حرب منکران چو اویس قرن فتاد
بوی اقبال بهر بقعه که هست از در اوست که به یثرب اثر آه اویس قرن است
شده شام دل آشفتۀ غمگین خوشبوی مگر از طرف یمن بوی اویس قرن است
هر کجا هست بدلدار قرینم از جان دل ما در طلب دوست اویس قرن است
وه چه سر است که آن روز خدا در محشر بهر یک دیدن اویس قرن آمد بیرون
از رتبت اویس قرن گشت مشتهر وز صفوت عقیق یمن یافت اشتهار