کرده اند اهل طمع را از ازل روئینه تن آب می گردد نباشد گر دل سایل ز سنگ
نیست بر اهل طمع غیر از کدورت حاصلی دست اگر کوتاه گردد آستین بی چین شود
دست خشک اهل طمع را دست رد خواهد شدن میکند مشاطه این نقل از زبان شانهها
روند اهل طمع دنبال قاتل بر سر و گردن اگر دارند جوهر از دم شمشیر می ریزد
در زمان همّتش گشتند چون گوهر عزیز پیش ازین میبود اگر اهل طمع را ذلّتی
نیست حرف تلخ را سوداگری غیر از گدا می کنند اهل طمع از دادن دشنام رقص