لغت نامه دهخدا
امبرو. [ اَ ب ِ ] ( اِ ) در شفارود امرود را گویند. ( از جنگل شناسی، تألیف کریم ساعی ص 238 ). گلابی. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به امبرود و امرود و گلابی شود.
امبرو. [ اَ ب ِ ] ( اِ ) در شفارود امرود را گویند. ( از جنگل شناسی، تألیف کریم ساعی ص 238 ). گلابی. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به امبرود و امرود و گلابی شود.
( اسم ) گلابی
آمبرو. آمبرو ( به انگلیسی: Umbro ) یک شرکت تولیدی پوشاک ورزشی واقع در منچستر انگلستان می باشد. این شرکت در سال ۱۹۲۴ تأسیس شده و تا کنون تولیدکننده لباس بسیاری از تیم های ورزشی بوده است.
آمبرو (لوته گارون). امبراس، لات - ات - گارون ( به فرانسوی: Ambrus, Lot - et - Garonne ) یک کامین در فرانسه است که در Canton of Damazan واقع شده است.
امبراس ۱۲٫۳۵ کیلومترمربع مساحت و ۹۷ نفر جمعیت دارد و ۱۲۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
💡 محدوده تونهِ مُصَلی از شمال دره تونه مصلی، از جنوب (چُک) ةتونهِ مُصَلی و پر (تَوُه)، از مغرب (پشتخه دیوونی)، و از سمت مشرق به گری امبرو محدود میگردد.
💡 تونهِ مُصَلی زیستگاه پرندگان گوناگونی است. بعلت وجود درختهای گوناگون و تنومند مانند سمر و کنار و نزدیک بودن به چشمههای آب شیرین که در نهرهای کوچک (آودون)های گری امبرو وجود دارد، در فصلهای گوناگون پرندگان روی شاخههای آن درختها لانه میسازند،
💡 مانند گری امبرو در کوه جنوب و دوبد انبار که واقع است در پشت سد جابر و در غرب دره بست گز.