اطاحه

لغت نامه دهخدا

( اطاحة ) اطاحة. [ اِ ح َ ] ( ع مص ) ( از «طوح » ) هلاک کردن و فانی ساختن و از میان بردن. ( از اقرب الموارد ). نیست نمودن و بردن چیزی را. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || نابود ساختن مال را. || اطاحه موی؛ ستردن آن. ( از اقرب الموارد ). افکندن موی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).

جمله سازی با اطاحه

دور تا درو روستا جنگلهایی اطاحه نموده‌است و آب وهوای خوب ولطیفی دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مسافر یعنی چه؟
مسافر یعنی چه؟
سراسیمه یعنی چه؟
سراسیمه یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز