ازجاه

لغت نامه دهخدا

ازجاه. [ اَ ] ( اِخ ) قریه ای است از قرای خابران از نواحی سرخس. و یاقوت گوید گروهی از متأخرین بدان منسوبند. ( معجم البلدان ) ( مرآت البلدان ).

جمله سازی با ازجاه

چو چشم از منصب و ازجاه برتافت کرا دیدی که او از جاه سر تافت