نواسی

لغت نامه دهخدا

نواسی. [ ن َ ] ( اِ ) دختر دختر( ؟ ). ( ناظم الاطباء ).
نواسی. [ ن َ سی ی ] ( ع اِ ) نوعی از انگور سپید نیکو که در سرات خیزد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).

جمله سازی با نواسی

جراید در ستون خویش گنجانید از هر سو هجاهای جریری هزلهای بی نواسی را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کصکش بیناموس
کصکش بیناموس
تکه
تکه
اسکل
اسکل
توحید گوی
توحید گوی