نسران

لغت نامه دهخدا

نسران. [ ن َ ] ( اِخ ) نسرین. به صیغه تثنیه، نام دو ستاره است، یکی نسر طایر و دیگری نسر واقع. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( المنجد ). رجوع به نسر و نسر طائر و نسر واقع شود.
نسران. [ ن َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان طرف رود بخش نطنز شهرستان کاشان، در 21هزارگزی جنوب شرقی نطنز و یک هزارگزی جنوب شرقی راه نطنز به اردستان در دامنه معتدل هوائی واقع است و 180 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات و ابریشم و پنبه و انار و انجیر، شغل اهالی زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان طرف رود بخش نطنز شهرستان کاشان در ۲۱ هزار گزی جنوب شرقی نطنز و یک هزار گزی جنوب شرقی راه نطنز به اردستان در دامن. معتدل هوائی واقع است و آبش از قنات محصولش غلات و ابریشم و پنبه و انار و انجیر شغل اهالی زراعت است.

جمله سازی با نسران

گروهبان کلار و سرباز مک کارور ماموریتی را برای تخریب یک کارخانه اسلحه سازی در شهر نسران آغاز می کنند. برای تکمیل ایمن ماموریت، آنها باید در یک قبرستان و شهر قدیمی که هر دو به شدت دفاع می شوند، حرکت کنند. پس از انجام این کار، آنها به کارخانه ریخته گری آهن شهر حمله می کنند و ظرفیت تولید آن را از بین می برند. سپس دو مامور عملیات سیاه با سومین عضو تیم به نام سولومون ملاقات می کنند.