مهترین

لغت نامه دهخدا

مهترین. [ م ِ ت َ ] ( ص عالی ) بزرگترین. بزرگتر از همه:
به نزد پدر دختر ارچند دوست
بتر دشمن و مهترین ننگش اوست.اسدی.آغاز مشاورت از دستور مهترین نمود. ( مرزبان نامه ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) بزرگترین: [ و آغاز مشاورت از دستور مهترین نمود... ]

جمله سازی با مهترین

در دوران سربداران بناهای بسیاری در سبزوار ساخته شد که اکنون نیز ثبت آثار ملی ایران شده‌اند. مسجد جامع و حوض هشت پایه از مهترین آثار این دوره‌اند. همچنین سکه‌های ضرب شده سربداران در موزه ملی ملک، آستان قدس و… نگهداری می‌شود.
یکی از مهترین جنبه‌های زندگی تحقیقاتی زریاب خویی را، شناخت و تجربهٔ او در زمینهٔ منبع‌شناسی کتب و اسناد علمی و شناخت نُسَخ خطی نادر، به خصوص نسخه‌های مجهول‌المؤلف یا نسخه‌های ناکامل، دانسته‌اند.
تالاب بندعلیخان، یکی از مهترین زیستگاه‌های حیات وحش در استان تهران محسوب می‌شود که علاوه بر محلی برای زمستان گذرانی پرندگان مهاجر، نقش مهمی در تغذیه مراتع جنوب دشت ورامین که محل کوچ قشلاقی عشایر استان‌های تهران، سمنان و قم است، ایفا می‌کند.
از مهترین مشکلات این رودخانه می‌توان به معادن شن و ماسه جاده خطیرکوه اشاره کرد که باعث گل آلود بودن آن در اکثر روزهای سال می‌شود. احداث سد در چشمه روزیه نیز باعث کم‌آبی این رودخانه شده‌است. همچنین ریختن زباله در این رودخانه را باید به مشکلات آن افزود.
این جایزه، نامش را به افتخار «جان لوگی برد» کسب کرده‌است و مهترین جایزهٔ آن «لوگی زرین» نام دارد که به محبوب‌ترین شخصیت تلویزیونی سال در استرالیا اهدا می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نقض یعنی چه؟
نقض یعنی چه؟
بررسی یعنی چه؟
بررسی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز