ملیکه

لغت نامه دهخدا

( ملیکة ) ملیکة. [ م ُ ل َ ک َ ] ( ع اِ ) نامه. ( منتهی الارب )( آنندراج ). صحیفه. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

نامه. صحیفه.

فرهنگ اسم ها

اسم: ملیکه (دختر) (عربی) (تلفظ: malike) (فارسی: مَليکه) (انگلیسی: malike)
معنی: صاحب، مالک، نام همسر عمر خطاب

جمله سازی با ملیکه

نامه حسیبه که آن را ۲۳ روز قبل از شهادتش نوشت به دلیل محدودیت‌های حکومت هرگز بدست خانواده اش نرسید و سرانجام بعد از ۵۷ سال و دقیقاً در سال ۲۰۱۴ این نامه به همت ملیکه قورصو به دانشگاهی که در زادگاه او بنام حسیبه نامگذاری شده رسیده‌است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
روزگار
روزگار
کوس
کوس
توحید گوی
توحید گوی
ضیق وقت
ضیق وقت