( مقبوضة ) مقبوضة. [ م َ ض َ ] ( ع ص ) تأنیث مقبوض. و رجوع به مقبوض شود. مقبوضه. [ م َ ض َ ] ( اِخ ) در بیت زیر اشاره به شِعْرای شامی است که در فراق شِعْرای یمانی از بس گریست که کور شد: مبسوطه به یک چراغ زنده مقبوضه دو چشم زاغ کنده.( لیلی و مجنون چ وحید ص 177 ).و رجوع به همین کتاب ص 177 حاشیه شماره 4 شود.
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی مَّقْبُوضَةٌ: گرفته شده ( قبض به معنی گرفتن چیزی و کشیدن آن به طرف خویش است) ریشه کلمه: قبض (۹ بار)
جمله سازی با مقبوضه
ستارهٔ دلتا قیفاووس، سردستهٔ همهٔ متغیرهای قیفاووسی است و به دلیل شهرت زیاد، افراد زیادی آن را رصد میکنند. در واقع تعداد رصد کنندگان این ستاره از تعداد رصد کنندگان هر متغیر قیفاووسی دیگری بیشتر است؛ اما این ستاره تنها در فصلهای تابستان و پاییز برای رصد مناسب است و در فصلهای زمستان و بهار برای رصد مناسب نیست. اگر کسی بخواهد در فصلهای زمستان و بهار یک متغیر قیفاووسی را رصد کند، مقبوضه بسیار مناسب است. برای تخمین قدر ظاهری این ستاره میتوان از ستارههای ثابت اطراف استفاده کرد.