مدهوشی به حالتی گفته میشود که فرد در آن از وضعیت هوشیاری و آگاهی کامل خارج شده و به نوعی خوابآلودگی یا بیحالی دچار میشود. این حالت ممکن است به دلیل خستگی، استرس، مصرف مواد مخدر یا الکل، یا بیماریهای خاص ایجاد شود. در این حالت، فرد ممکن است قادر به درک محیط اطراف خود نباشد و واکنشهای او به محرکها کاهش یابد. همچنین، این حالت میتواند به طور موقت یا دائمی باشد و بسته به علت آن، نیاز به درمان یا مراقبتهای ویژه داشته باشد. در برخی موارد، مدهوشی میتواند نشانهای از مشکلات جدیتری مانند آسیب مغزی یا اختلالات عصبی باشد.
مدهوشی
لغت نامه دهخدا
مدهوشی. [ م َ ] ( حامص ) حیرانی. سرگردانی. تحیر.سرگشتگی. بیهوشی. ( ناظم الاطباء ). مدهوش گشتن. مدهوش بودن. حیرت. شیدائی. بی خودی. بی خویشتنی
دانشنامه عمومی
جملاتی از کلمه مدهوشی
ای که در طور ز بیحوصلگی مدهوشی دیده بگشای که عالم همگی دیدار است
علتی محمود را گشت آشکار شد ز مدهوشی سه روز و شب ز کار
مدام چون ز می عشق مست و مدهوشی بریز باده و درد سر خمار مکش
ز بیماری درد آز خفته چو مدهوشی به بستر باز خفته
باز دارد عشق در آغوش بیهوشی مرا غم مهیّا میکند اسباب مدهوشی مرا