مخطوط

لغت نامه دهخدا

مخطوط. [ م َ ] ( ع ص ) خطی.کتاب خطی. مخطوطات، کتب خطی، مقابل چاپی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || خط کرده شده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || شیارشده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). حفرکرده شده. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

خطی کتب خطی

جمله سازی با مخطوط

در این خط حروف و کلمات با گل و برگ شبیه به تذهیب زینت داده می‌شود در حقیقت در همان نیمه دوم قرن سوم هجری، کوفی با نقوش اسلیمی مخطوط شد و با خطوط اولیه تفاوت پیدا کرد این تحول در قرن پنجم هجری به حد نهایی خود رسید.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
گوت یعنی چه؟
گوت یعنی چه؟
روزگار یعنی چه؟
روزگار یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز