لغت نامه دهخدا
گنز. [ گ َ ] ( اِ ) کنز. گنج. رجوع به گنج و کنز شود.
گنز. [ گ َ ] ( اِ ) در دیلمان و گیلان، شخص درازقد. ( فرهنگ گیلکی منوچهر ستوده ص 215 ).
گنز. [ گ َ ] ( اِ ) کنز. گنج. رجوع به گنج و کنز شود.
گنز. [ گ َ ] ( اِ ) در دیلمان و گیلان، شخص درازقد. ( فرهنگ گیلکی منوچهر ستوده ص 215 ).
دردیلمان و گیلان شخص دراز قد.
گنز روستایی در دهستان ایرندگان بخش ایرندگان شهرستان خاش استان سیستان و بلوچستان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۳۲۷ نفر ( ۱۱۴خانوار ) بوده است.
💡 مائوریتسیو گنز مربیگری این تیم را برعهده دارد.