کرسی نشاندن

کرسی نشاندن یکی از اصطلاحات قدیمی فارسی است که معانی مختلفی دارد. نخستین و رایج‌ترین معنی آن نصب کردن کرسی در خانه است؛ یعنی گذاشتن کرسی چوبی یا فلزی که برای گرم نگه داشتن افراد در فصل سرما استفاده می‌شود و معمولاً شامل پایه‌ها و بخاری کوچکی در زیر آن است. این کرسی‌ها در گذشته نقش مهمی در زندگی روزمره خانواده‌ها داشت و هم وسیله‌ای برای گرما و هم مکانی برای گردهمایی اعضای خانواده به شمار می‌رفت.

دومین معنی آن، که در متون فرهنگی و آموزشی به چشم می‌خورد، قرار دادن کسی در جایگاه علمی یا اجتماعی برجسته است. برای مثال، استاد دانشگاه یا پژوهشگر برجسته‌ای که در کرسی تدریس یا تحقیق قرار می‌گیرد، کرسی نشاندن او نشان‌دهنده شایستگی، احترام و اعتبار علمی اوست. این کاربرد باعث می‌شود اصطلاح تنها محدود به امور اداری و حکومتی نباشد و در حوزه‌های علمی و اجتماعی نیز کاربرد پیدا کند.

سومین معنی مجازی کرسی نشاندن، قبولاندن حرف، نظر یا عقیده‌ای به دیگران است. در این کاربرد، شخصی تلاش می‌کند با استدلال، نفوذ یا مهارت، دیدگاه یا پیشنهاد خود را در ذهن دیگران مستقر کند؛ گویی حرف او را «بر کرسی نشاند». این معنا بیشتر در محاوره و متون ادبی به کار می‌رود و نشان‌دهنده توانایی شخص در اقناع و تأثیرگذاری است.

لغت نامه دهخدا

کرسی نشاندن. [ ک ُ ن ِ دَ ] ( مص مرکب ) نصب کردن کرسی.
- به کرسی نشاندن ِ گفته؛ قبولاندن آن. مدلل ساختن آن:
نوای راستی سرمایه صاحب کلامی کن
به کرسی گفته های خویش را بنشان و شاهی کن.تأثیر ( از مجموعه مترادفات ص 287 ).رجوع به ترکیب های ذیل کرسی شود.

فرهنگ فارسی

نصب کردن کرسی. به کرسی نشاندن گفته

جمله سازی با کرسی نشاندن

میزان آزادی یک جامعه را می‌توان با درصد جمعیتی که زیر حاکمیت قانون هستند، سنجید. برای مثال در انگلستان حتی پادشاه نیز خود را فرا تر از قانون نمی‌بیند و برای به کرسی نشاندن حرف خود به دنبال راهکارهای قانونی می‌گردد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
عجوزه
عجوزه
معلق
معلق
همبستر
همبستر
نکوهیدن
نکوهیدن