چند قطبی

لغت نامه دهخدا

چندقطبی. [ چ َ ق ُ ] ( اِ مرکب ) ( اصطلاح جانورشناسی ) نام یک نوع از سلولهای پی ( نرونها ) که یک اکزون و چندین داندریت دارند. ( جانورشناسی عمومی تألیف مصطفی فاطمی ص 174 ).

فرهنگ فارسی

از اصطلاحات جانور شناسی. نام یک نوع از سلولهای پی که یک اکزون و چندین داندریت دارند.

جمله سازی با چند قطبی

هر سیستمی که دارای یک گشتاور دو قطبی مغناطیسی μ باشد در فضای در بر گیرندهٔ خود یک میدان مغناطیسی دو قطبی تولید می‌کند. اگر چه میدان مغناطیسی برآیند تولید شده به وسیلهٔ سیستم می‌تواند دارای اجزای چند قطبی مرتبهٔ بالاتر هم باشد، این اجزا با فاصله گرفتن از سیستم سریع‌تر افت می‌کنند و بنابراین در فواصل دور از سیستم، تنها مؤلفهٔ دو قطبی است که مؤلفهٔ غالب میدان مغناطیسی سیستم خواهد بود.
کورنبلوم یکی از کارشناسان پیشرو در امور اقتصادی و سیاسی فراآتلانتیک و نقش در حال تحول جامعه آتلانتیک در دنیای چند قطبی است. او به طور گسترده به هر دو زبان آلمانی و انگلیسی سخنرانی و نویسندگی می‌کند و به ویژه به خاطر نظرات مطبوعاتی و تلویزیونی خود در مورد پیامدهای جهانی شدن در دو سوی اقیانوس اطلس شناخته شده است.