چشم شوری

لغت نامه دهخدا

چشم شوری. [ چ َ / چ ِ ] ( حامص مرکب ) شورچشمی. شورچشم بودن.چشم شور داشتن. چشم زخم زنی. رجوع به چشم شور شود. || در لهجه عامیانه، بمعنی چشم شویی و شست وشوی دادن چشم. رجوع به چشم شویی شود. || ( اِ مرکب ) در تداول عامه، ظرف چشم شوری را هم گویند.

فرهنگ فارسی

چشم زخم زنی.

جمله سازی با چشم شوری

درین گلزار چون گل خرده خود جمع چون سازم که از هر شبنم او چشم شوری در کمین دارم
من به امید گهر این قطره‌ها بارم ز چشم شوری بختم همان خاشاک می‌آید برون
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال انگلیسی فال انگلیسی فال فنجان فال فنجان فال مارگاریتا فال مارگاریتا