هنوی

لغت نامه دهخدا

هنوی. [ هََ ن َ ] ( ص نسبی )منسوب به هنا که قبیله ای است از قضاعة. ( سمعانی ).

فرهنگ فارسی

منسوب به هنا که قبیله یی است از قضاعه

جمله سازی با هنوی

جوناس هَنْوِیْ از دیرباز به‌عنوان مرجعِ اصلیِ انگلیسی در موضوعِ نادرشاه تلقی می‌شده، و سفرهایش توسط نویسندگانِ بعدی، چه بریتانیایی و چه غیرِ آن، بسیار گسترده نقل شده است. کیفیتِ سفرهای هنوی نابرابر است.
جوناس هَنْوِیْ از دیرباز به‌عنوان مرجعِ اصلیِ انگلیسی در موضوعِ نادرشاه تلقی می‌شده، و سفرهایش توسط نویسندگانِ بعدی، چه بریتانیایی و چه غیرِ آن، بسیار گسترده نقل شده‌است. کیفیتِ سفرهای هنوی نابرابر است.
جوناس هنوی که در زمان نادر شاه به ایران آمده بود و از آمل دیدن کرد در مورد این شهر نوشت:
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
هنگام یعنی چه؟
هنگام یعنی چه؟
پیشه یعنی چه؟
پیشه یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز