مقاطعه کار

لغت نامه دهخدا

مقاطعه کار. [ م ُ طَ / طِ ع َ / ع ِ ] ( ص مرکب ) کسی که ضمن عقد قرارداد یا پیمان یا صورت مجلس مناقصه، انجام دادن هرگونه عمل و یا فروش کالایی را با شرایط مندرج در قرارداد یا پیمان یا صورت مجلس مناقصه در قبال مزد یا بها و به مدت معین تعهد نماید. ( از ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ). پیمانکار. مقاطعه چی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). آنکه انجام دادن کاری یا ساختمان خانه یا جاده یا پل و جز آن را در مقابل مبلغی معین به عهده می گیرد. و رجوع به مقاطعه شود.

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] (ص. ) پیمانکار.

فرهنگ فارسی

( صفت ) پیمانکار

ویکی واژه

imprenditore
پیمانکار.

جمله سازی با مقاطعه کار

در باقی‌مانده این قرن گیلان توسط حدود ده نفر اداره شد که جز فتحعلی میرزا مؤیدالسلطنه بیش از یک یا دو سال باقی نماندند. در ۱۸۹۲ وبا ۱۲۰۰۰ کشته برجای گذاشت، احداث راه قزوین رشت توسط روس‌ها در ۱۸۹۵ شروع شد و شورش دهقانان علیه یک مقاطعه کار راه که جلوی استفاده مردم از راه بدون پرداخت عوارض را می‌گرفت اتفاق افتاد.
بوئینگ به خدمت به عنوان اولین مقاطعه کار ایستگاه بین‌المللی فضایی ادامه داده و تعداد زیادی از قطعات مهم و عمده را تولید کرده‌است. ,
در باقی‌مانده این قرن گیلان توسط حدود ده نفر اداره شد که جز فتحعلی میرزا مؤیدالسلطنه بیش از یک یا دو سال باقی نماندند. در ۱۸۹۲ وبا ۱۲۰۰۰ کشته برجای گذاشت، احداث راه قزوین رشت توسط روس‌ها در ۱۸۹۵ شروع شد و شورش دهقانان علیه یک مقاطعه کار راه که جلوی استفاده مردم از راه بدون پرداخت عوارض را می‌گرفت اتفاق افتاد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
افتخار
افتخار
هول
هول
گرایش
گرایش
فال امروز
فال امروز