مسخر کردن

فرهنگ معین

( ~. کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص م. ) فتح کردن، تسخیر کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) مسخر ساختن: عاقبت شیراز و تبریز و عراق چون مسخر کرد وقتش در رسید. ( حافظ )

ویکی واژه

فتح کردن، تسخیر کردن.

جمله سازی با مسخر کردن

هست در روی زمین هر دانه ای را حاصلی حاصل کوچکدلی دلها مسخر کردن است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
داشاق
داشاق
بررسی
بررسی
استیصال
استیصال
سلیطه
سلیطه