لغت نامه دهخدا
قشلاق کردن. [ ق ِک َ دَ ] ( مص مرکب ) تشتی. تشتیه. مقابل ییلاق کردن.
قشلاق کردن. [ ق ِک َ دَ ] ( مص مرکب ) تشتی. تشتیه. مقابل ییلاق کردن.
💡 کومر پس از ۲۰ سال دریانوردی، مبدل به ناخدای اولین کشتی خود در ۱۸۹۵ میلادی شد. از ۱۸۹۵ تا ۱۹۱۲ میلادی، کومر طی شش سفر صید نهنگ در خلیج هادسون شامل قشلاق کردن در «روز ولکام ساوند» در «ارا» (که در ۱۹۰۶ در نیوفاندلند غرق شد) (ابر، ۱۹۸۹، صفحه ۲۵) و «ای تی گیفورد» به مهارت رسید.