دایر شدن

دایر شدن

در مواردی که به شکل‌ گیری یا شروع یک فعالیت، رویداد یا وضعیت اشاره دارد، استفاده می‌شود از ویژگی‌ هایش می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • معنای ایجاد: این واژه به فرآیند شکل‌گیری یا به وجود آمدن چیزی اشاره دارد به عنوان مثال، "دایر شدن یک جلسه" به معنای برگزاری یا شروع یک جلسه است
  • کاربرد در زبان رسمی: معمولاً در متون رسمی، اداری و علمی به کار می‌رود و به عنوان یک اصطلاح فنی شناخته می‌شود
  • استفاده در زمینه‌ های مختلف: این واژه می‌تواند در زمینه‌ های مختلفی از جمله آموزش، مدیریت، فرهنگ و هنر، و علوم اجتماعی به کار رود
  • معادل‌ های دیگر: در زبان فارسی، واژه‌ های دیگری نیز وجود دارند که می‌توانند به جای "دایر شدن" استفاده شوند، مانند "برگزار شدن" یا "شروع شدن"، اما "دایر شدن" به طور خاص به معنای ایجاد یک ساختار یا رویداد است

به طور کلی، دایر شدن یک واژه کاربردی است که در زمینه‌ های مختلف به معنای ایجاد و شروع یک فعالیت یا وضعیت به کار می‌رود.

لغت نامه دهخدا

دایر شدن. [ ی ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) گردان شدن. آباد و معمور شدن: زمینهای بایر دایر شد؛ بزیر کشت درآمد. کشت و برز در آن شد. || به راه افتادن. از نو براه افتادن. گردش از سر گرفتن. بگردش افتادن. بقرار سابق بازرفتن پس از دیری رکود: مهمانخانه دایر شده است؛ بازست و کار میکند و تعطیل نیست. || تأسیس شدن. ایجادشدن: مدرسه و پاسگاهی در آن دایر شده است؛ تأسیس شده است. ایجاد شده است. || رواج یافتن. رائج شدن. || متعلق و بازبسته شدن: امر دایرشده است بگفتن و نگفتن؛ بدین دو بازبسته شده است.

فرهنگ معین

( ~. شُ دَ ) [ ع - فا. ] (مص ل. ) ۱ - به گردش افتادن، به جریان افتادن. ۲ - آباد شدن، معمور شدن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - بگردش انداختن ( مدرسه را دایر کرد ). ۲ - آباد کردن معمور کردن.

ویکی واژه

به گردش افتادن، به جریان افتادن.
آباد شدن، معمور شدن.

جملاتی از کلمه دایر شدن

نخستین برخورد ایرانیان با مسیحیت را می‌توان دیدار سه مغ با عیسی نوزاد دانست. پادشاهی یزدگرد یکم که کلیسای مشرق را به رسمیت رساند، برای مسیحیان ایران، نقطهٔ عطفی بود. این کارش، منجر به دایر شدن کلیسای ایرانی شد

هم‌زمان با دایر شدن مدرسه سیاسی از سوی مشیرالدوله به این مدرسه هم راه یافت و دروس آن را با موفقیت به پایان رساند.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم