قراسو

لغت نامه دهخدا

قراسو. [ ق َ ] ( ترکی، اِ مرکب ) آب سیاه. ( برهان ) ( آنندراج ). سیاهرود. قره سو و رجوع به قره سو شود.
قراسو. [ ق َ ] ( اِخ ) نام رودخانه ای است در حوالی خوارزم. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ).
قراسو. [ ق َ ] ( اِخ ) رودخانه ای است نزدیک کرمانشاه. ( ناظم الاطباء ).
قراسو. [ ق َ ] ( اِخ ) ( زرینه رود ) در شمال قم از مغرب به مشرق جاری است و رود اناربار به آن ملحق میشود و شعب دیگر نیز از کوههای خلجستان به آن متصل میشود. و رجوع به قره سو شود.

فرهنگ فارسی

یا [ زرینه رود ] یا [ زرین رود ]
در شمال قم از مغرب بمشرق جاری است و رود اناربار به آن ملحق میشود و شعب دیگر نیز از کوههای خلجستان به آن متصل میشود.

جمله سازی با قراسو

💡 در حدود سال ۶۰۰ هجری در ساحل قراسو جنگ سختی میان محمد خوارزمشاه و یکی از شاهان غوری بنام معزالدین محمد غوری درگرفت که طی آن بسیاری از سربازان دو طرف کشته شدند. معزالدین پس از آنکه شکست خود را حتمی دید به عقب‌نشینی خود ادامه داد و پس از گذشتن از آمودریا (جیحون) به سوی بلخ روی آورد. خوارزمشاه به تعقیب دشمن شکست خورده روان گردید و او را مجبور کرد تا در هزارسپ به جنگ بی‌نتیجهٔ دیگری اقدام کند. در آنجا باز هم معزالدین شکست خورد و به قلعه اندخود (اندخوی امروزی) پناه برد.

درس یعنی چه؟
درس یعنی چه؟
کس ننه یعنی چه؟
کس ننه یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز