لغت نامه دهخدا
کالد. [ ل ِ ] ( ع ص ) گردآورنده چیزی بر روی هم. ( از اقرب الموارد ). || ذیح کالد؛ خوشه کهن و قدیم. ( ناظم الاطباء ). خوشه قدیم. ( اقرب الموارد ).
کالد. [ ل ِ ] ( ع ص ) گردآورنده چیزی بر روی هم. ( از اقرب الموارد ). || ذیح کالد؛ خوشه کهن و قدیم. ( ناظم الاطباء ). خوشه قدیم. ( اقرب الموارد ).
کالد ( به مجاری: Káld ) یک شهرداری در مجارستان است که در واش واقع شده است. کالد ۴۲٫۴۴ کیلومتر مربع مساحت و ۱٬۰۹۳ نفر جمعیت دارد.
💡 مایا یک زن رنگینپوست دوجنسگرا از خانوادهای تشکیلشده از مهاجران میباشد که درحال حاضر ساکن بروکلین، نیویورک میباشد و در آنجا در خانهای که با برادر کوچکترش در آن زندگی میکند ترانههایش را مینویسد و ضبط و تولید میکند. وی در سال ۲۰۱۹ از دبیرستان فارغالتحصیل شد و والدینش در دوران جوانی وی به ترانههای آراندبی و هیپ هاپ که شامل ترانههایی از سالتانپیپا و ا ترایب کالد کوئست هم میشد، گوش میکردند؛ مایا هنوز هم «بهخاطر احساس نوستالژی» به آن ترانهها گوش میکند.