نایب مناب

لغت نامه دهخدا

نایب مناب. [ ی ِ م َ ] ( ص مرکب ) جانشین. خلیفه. قائم مقام. ( از ناظم الاطباء ). رجوع به نائب مناب شود.

فرهنگ عمید

جانشین، قائم مقام، خلیفه.

جمله سازی با نایب مناب

خورشید را، بمیدان، قایم مقام ساز؛ برجیس را، در ایوان، نایب مناب خواه!
از ترکش تو نیست اگر تیر در کمان، مژگان به جای پیکان، نایب مناب کن
پیشه کرده خلاف فرمان را گشته نایب مناب شیطان را
شرق تا غرب جهان گیرد به یک دم آفتاب غالباً نایب مناب تیغ عالمگیر تست
خدا را اگر هست نایب مناب چنان دان که کس نیست جز بوتراب
علمی که داده بود محمد به مرتضی ایزد به این محمد نایب مناب داد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نار یعنی چه؟
نار یعنی چه؟
صعود یعنی چه؟
صعود یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز