لغت نامه دهخدا
گاوکان. ( اِخ ) دهی است از دهستان مسکون بخش جبال بارز شهرستان جیرفت، واقع در 14000گزی شمال مسکون و 1000 گزی باخترشوسه ٔ، بم به سبزواران، کوهستانی سردسیر، دارای 50 تن سکنه. آب آنجا از قنات، محصول آنجا غلات، حبوبات، شغل اهالی زراعت، راه شوسه مزارع مهریکان سرتنگوئیه جزء این ده است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).
گاوکان. ( اِخ ) دهی است از دهستان کربال بخش زرقان شهرستان شیراز، واقع در 59000گزی جنوب خاور زرقان کنار راه فرعی بندامیر به خرامه. جلگه، معتدل، مالاریائی. دارای 796 تن سکنه. آب آن از رود کر، محصول آنجا غلات، برنج و تریاک و شغل اهالی آن زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
گاوکان. ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گاوکان بخش جبال بارز شهرستان جیرفت، واقع در 65000گزی جنوب خاوری مسکون و 12000گزی جنوب راه مالرو کروک به مسکون. دارای 4 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).