عبدالرحمن بخشنده نیکو، فرزند برومند برادر ملا عبدالرحیم رحمانی معروف به باباجان، ساکن شهرستان زاهدان در استان سیستان و بلوچستان، سرزمین همواره پایدار ایران اسلامی است. از نمونههای بارز متواضعان بندگان خدا هستند که تجلیگر تواضع به شمار میروند. عبادالرحمان، که به عنوان بندگان خاص خداوند شناخته میشوند، نماد تواضع و دوری از تکبر و خودبزرگبینی هستند. آنها با آرامش و بدون خودپسندی بر روی زمین قدم میزنند و زمانی که جاهلان به آنها سخن میگویند، با بزرگواری و بیاعتنایی به آنها سلام میکنند و از کنارشان میگذرند. از این آیات به بعد، بحثی جامع و جذاب درباره ویژگیهای خاص بندگان ویژه پروردگار، که تحت عنوان «عبادالرحمان» شناخته میشوند، آغاز میشود. این بحث در واقع تکمیلکننده آیات پیشین است، زمانی که مشرکان لجوج در پاسخ به نام خداوند رحمان با تمسخر و خودبزرگبینی میپرسیدند: «رحمان چیست؟» در آیات قبلی، قرآن خداوند رحمان را به آنها معرفی کرد. اکنون نوبت به معرفی بندگان خاص این خداوند رحمان رسیده است. در اینجا، با توجه به مقام و شخصیت والای بندگان او، عظمت خداوند رحمان به وضوح بیشتری قابل درک است.
عبدالرحمان
لغت نامه دهخدا
عبدالرحمان. [ ع َ دُرْ رَ ] ( اِخ ) ابن ابراهیم بن احمد مشهور به ابن عبدالرزاق. از فضلاء دمشق بود و او را کتابی است به نظم، به نام قلائد المنظوم که در حدود 400 بیت و در فرائض است و نیز او راست: مفتاح الاسرار فی شرح الدرالمختار. وی به سال 1075 هَ.ق. متولد شد و در 1128 درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالرحمان. [ ع َ دُرْ رَ ] ( اِخ ) ابن ابراهیم بن عبدالرحمان موصلی از بزرگان شعرا در عصر خود بود.او را دیوانی است در شعر. وی به سال 1031 هَ. ق. به دمشق متولد و در 1118 درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالرحمان. [ ع َ دُرْ رَ ] ( اِخ ) ابن ابراهیم بن عمرو الاموی. محدث شام بود و قضاوت اردن و فلسطین یافت. وی به سال 170 هَ. ق. متولد و در 245 به دمشق درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ). و رجوع به تاریخ الخلفاء ص 260 شود.
عبدالرحمان. [ ع َ دُرْ رَ ] ( اِخ ) ابن ابی زنادبن عبداﷲبن ذکوان القرشی... از حفاظ حدیث بود. ولایت خراج مدینه را یافت، و به بغداد سفر کرد. وی به سال 100 هَ. ق. متولد شد و در 174 در بغداد درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالرحمان. [ ع َ دُرْ رَ ] ( اِخ ) ابن احمد، مکنی به ابوعمر معروف به ابی ذکوان. عالم به قراآت و از شیوخ قراء شام بود. وی به سال 173 هَ. ق. متولد و در 202 درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالرحمان. [ ع َ دُرْ رَ ] ( اِخ ) ابن احمدبن الحسن بن بندار العجلی الرازی، مکنی به ابوالفضل. فاضل و عارف به ادب بود وی به سال 454 هَ. ق. درگذشت.از تألیفات اوست: جامع الوقوف. ( از اعلام زرکلی ).
عبدالرحمان. [ ع َ دُرْ رَ ] ( اِخ ) ابن احمدبن حمودةبن مامش باش تارزی از فضلاء متصوفه بود وی در قسطنطنیه طریقه رحمانیه را منتشر کرد و از تألیفات اوست: عمدة المرید در طریقت و منظومة الرحمانیة و غنیة المرید. وی به سال 1222 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالرحمان. [ ع َ دُرْ رَ ] ( اِخ ) ابن احمدبن رجب سلامی بغدادی دمشقی. حافظ حدیث و از علماء بود. به سال 706 هَ. ق. به بغداد متولد شد و در 795 هَ. ق. به دمشق درگذشت از تألیفات اوست: شرح جامع الترمذی وشرح الاربعین للنووی، فتح الباری فی شرح البخاری، شرح علل الترمذی، طبقات الحنابله. ( از الاعلام زرکلی ).
فرهنگ اسم ها
معنی: بنده ی بخشاینده ( خدا )، بنده ی خدای بخشاینده، ( اَعلام ) ) عبدالرحمان ابن عوف: [سال پیش از هجرت، هجری] صحابی پیامبر اسلام ( ص ) و از نخستین مسلمانان، ) عبدالرحمان شیرازی: [زنده در هجری] پزشک مقیم حلب، مؤلف کتابهایی به عربی در باب تعبیر خواب و اسرار نکاح، ) عبدالرحمان صوفی: [، قمری] اخترشناس ایرانی، از مردم ری، مؤلف کتاب صورالکواکب و رساله ی اسطرلاب ( هر دو ترجمه ) به عربی، ) عبدالرحمان غافقی: [قرن هجری] حاکم مسلمان آندلس [، قمری]، که در نبرد پواتیه ( بلاط الشهدا ) از شارل مازنل، شاه فرانکها شکست خورد و به قتل رسید، ) نام پنج تن از فرمانروایان اموی آندلس، ( در اعلام ) عبدالرحمان ابن عوف بن عبد عوف الزهری القرش یکی از بزرگان صحابه، عبدالرحمان جامی از شاعران بنام ایران در قرن نهم ( هـ ق )، عبد الرحمن
دانشنامه عمومی
وی از سال ۱۹۵۸ تا دهه ۱۹۷۰ در فیلم های بنگالی، اردو و پشتو در داکا، کراچی و لاهور بازی کرده است.
جملاتی از کلمه عبدالرحمان
ملک آیین فلک مرتبه عبدالرحمان که نظیرش نتوان یافت بصاحب نظری
مظهر رحمت حق حضرت عبدالرحمان که گل فطرتش از گلشن توفیر وفاست
بسیاری از مشاهیر مالزی منجمله دو نخست وزیر سابق این کشور ( تونکو عبدالرحمان و مهاتیر محمد) در این شهر به دنیا آمدهاند.