فرهان

فرهان نمکزاری در استان همدان واقع شده و در حقیقت یک دریاچه است که فاضلاب روستاها در آن جمع می‌شود و به تشکیل نمک‌زارهایی منجر می‌گردد که نمک آن به مناطق دیگر منتقل می‌شود. همچنین این واژه در زبان فارسی می‌تواند به عنوان اسم یا اصطلاح به کار رود. این کلمه باید به درستی و بدون اشتباهات املایی نوشته شود و می‌تواند به عنوان اسم خاص مانند نام یک فرد یا مکان در جملات استفاده شود. در صورتی که این کلمه در وسط جمله قرار گیرد، باید به استفاده صحیح از علامت‌های نگارشی مانند ویرگول و نقطه توجه شود. اگر بخواهید به جمع این واژه اشاره کنید، می‌توانید از پسوند جمع استفاده کنید. هنگام استفاده از این کلمه در مکالمات، رعایت احترام به نام افراد و پرهیز از عبارات توهین‌آمیز ضروری است.

لغت نامه دهخدا

فرهان. [ ف َ ] ( اِخ ) نمکزاری است ازتوابع همدان و در واقع دریاچه ای است که فاضلاب روستاها در آن گرد آید و بر گردش نمکزاری تشکیل شود که نمک آن را به بلاد دیگر حمل کنند. ( از معجم البلدان ).

فرهنگ اسم ها

اسم: فرهان (پسر) (فارسی) (تلفظ: farrehān) (فارسی: فَرِهان) (انگلیسی: farrehan)
معنی: با شکوه و بزرگ، ( فره، ان ( پسوند نسبت ) )، منسوب به فره، ( فره + ان ( پسوند نسبت ) )، نام مکانی در نزدیکی همدان

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه: 
رهن (۳ بار)ف (۲۹۹۹ بار)
گرو. وثیقه همچنین است رهان. بعضی احتمال داده‏اند که رهن به معنی مرهون است که بوثیقه اطلاق می‏شود و گرنه آن مصدر است. جوهری رهان را جمع رهن گفته مثل جبل و جبال ولی در آیه آن را مفرد گفته‏اند.. رهین به معنی مرهون است. راغب گوید: چون از رهن حبس آن در نزد مرتهن به نظر آمده لذا به طور استعاره به حبس هر چیز رهن گفته شده است در المیزان فرموده: هر شخصی در نزد خدا رهن و مقبوض و محفوظ است در مقابل آنچه از خیر و شر به جای آورده تا به جزای عملش از حیث ثواب و عقاب برسد. *. در المیزان گفته مراد از این آیه رهیق عذاب بودن هر نفس است چنانکه سیاق ما بعد آیه روشن می‏کند.

جملاتی از کلمه فرهان

ایا فرمان سلطان را نشسته بر لب جیحون ازین پس هم بدان فرهان سپه بگذاری از دجله
چرا ‌پیچیدی از فرهان شاهی سکه فرمانش روان در نه سپهر و شش جهات و چار ارکان شد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم