فرهنگنگاری به عنوان یکی از ارکان اصلی زبانشناسی کاربردی و دانشی میانرشتهای، فرآیند نظاممند گردآوری، تحلیل، و مدونسازی واژگان یک زبان خاص را در قالب فرهنگ لغت هدایت میکند. این حوزه صرفاً شامل گردآوری صرف واژهها نیست، بلکه مستلزم درک عمیق از ساختار معنایی (Semantics)، صرفی (Morphology)، و کاربردشناختی (Pragmatics) واژگان در بستر تاریخی و اجتماعی زبان است. در حوزه زبانشناسی، فرهنگنگاری نقشی حیاتی در توصیف دقیق وضعیت کنونی زبان، ثبت تحولات واژگانی، و ارائه چارچوبی منسجم برای فهم روابط پیچیده میان صورت واژه (Signifier) و معنا (Signified) ایفا میکند؛ از این رو، کیفیت و اعتبار یک فرهنگ لغت مستقیماً به دقت روششناسی زبانشناختی به کار رفته در آن وابسته است.
از منظر علوم کتابداری و اطلاعرسانی، فرهنگنگاری به عنوان یک فن سازماندهی دانش، اهمیت ویژهای در ساختاردهی و بازیابی اطلاعات دارد. در این رشته، فرهنگ لغت صرفاً یک مرجع لغوی نیست، بلکه یک ابزار بنیادی برای نمایهسازی، کنترل واژگان تخصصی (Authority Control)، و ایجاد سامانههای بازیابی اطلاعات کارآمد تلقی میشود. تدوین فرهنگهای موضوعی، واژهنامههای تخصصی (Thesauri) و اصطلاحنامهها، که همگی زیرمجموعههایی از فرهنگنگاری هستند، نقش محوری در تسهیل جریان اطلاعات، ایجاد ارتباط معنایی میان اسناد، و استانداردسازی زبان فنی در پایگاههای داده و کتابخانههای دیجیتال ایفا میکنند؛ بنابراین، این فن پلی میان دانش زبانی و نیازهای عملی مدیریت دانش ایجاد مینماید.
در نتیجه، تلفیق دانش زبانشناسی و فنون کتابداری در فرایند فرهنگنگاری، منجر به تولید محصولاتی جامع، دقیق و کاربردی میشود که هم نیازهای توصیفی زبانشناسان را برآورده میسازد و هم پاسخگوی الزامات سازماندهی و بازیابی اطلاعات در عصر دیجیتال است. این امر مستلزم بهکارگیری روشهای نوین گردآوری دادهها، رعایت استانداردهای بینالمللی تدوین مدخلها، و در نظر گرفتن مخاطب هدف برای تعیین عمق و شیوه ارائه اطلاعات است؛ بدینوسیله، فرهنگنگاری به مثابه یک دانش کاربردی، ضامن حفظ و انتقال شفاف میراث زبانی و دانش بشری در طول زمان خواهد بود.