غرض و مرض

عبارت غرض و مرض در زبان فارسی به معنای انگیزه‌ها و نیات منفی و خصمانه نسبت به کسی یا چیزی است. غرض به معنی هدف یا نیت است، اما وقتی در کنار مرض می‌آید، معمولاً به نیت‌های بدخواهانه، کینه‌توزانه و معاندانه اشاره دارد. مرض در اینجا به معنای بیماری یا عیب درونی است که به صورت استعاری به بدخواهی و کینه تعبیر می‌شود. بنابراین، غرض و مرض یعنی داشتن نیت‌های ناپسند، دشمنی، یا قصد آسیب رساندن به دیگران.

در کاربرد عامیانه و تداولی، این عبارت برای توصیف رفتار افرادی به کار می‌رود که با نظر شخصی خود، بی‌جهت در کار دیگران اشکال‌تراشی می‌کنند، مخالفت بی‌دلیل نشان می‌دهند یا با رفتارهای خصمانه و دشمنانه، قصد دارند به دیگران ضرر برسانند. چنین افرادی نه تنها نظرشان بر اساس حقیقت یا انصاف نیست، بلکه بیشتر از روی کینه، حسادت یا دشمنی عمل می‌کنند.

لغت نامه دهخدا

غرض و مرض. [ غ َ رَ ض ُ م َ رَ ] ( ترکیب عطفی، اِ مرکب ) در تداول عامه، نظر شخصی. اشکال تراشی در کار کسی. دشمنی و دوروئی.

فرهنگ فارسی

در تداول عامه نظر شخصی اشکال تراشی در کار کسی دشمنی و دروئی

جمله سازی با غرض و مرض

یک جوهر بی عرض ندیدم دور از غرض و مرض ندیدم
ما که غرض و مرض و بی حسابی و بد اندیشی نسبت به احدی نداریم، چرا باید با ایشان که خویش اند و به عقل و کفایت و ثبات و کاردانی از همه بیش، خلاف بکنیم. اتفاق ما با هم عین فرزانگی است و اختلاف محض دیوانگی. هر کس می تواند بسازد و اگر اغوای مردم و فریب نفس او را قوه سازش ندهد برود، شق ثالث ندارد. حرره یغما.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال تاروت فال تاروت فال سنجش فال سنجش فال تخمین زمان فال تخمین زمان