صداغ

لغت نامه دهخدا

صداغ. [ ص ِ / ص ُ ] ( ع اِ ) داغی است که بر صدغ شتر کنند. ( منتهی الارب ). داغ که بر روی اشتر نهند. ( مهذب الاسماء ). داغی که میان دنبال چشم و گوش نهند بر درازا. ( بحر الجواهر ).

فرهنگ فارسی

داغی است که بر صدغ شتر کنند

جمله سازی با صداغ

💡 قدمی ز خود برون نه بریاض عشق کآنجا نه صداغ نفحه گل نه جفای خار باشد

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
شهرت یعنی چه؟
شهرت یعنی چه؟
ارق ملی یعنی چه؟
ارق ملی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز