دولت خانه

دولت‌ خانه در زبان فارسی به معنای محل یا ساختمان رسمی که دولت یا نهادهای دولتی در آن فعالیت می‌کنند، به کار می‌رود. این اصطلاح به مکان‌هایی اشاره دارد که در آن‌ها امور اداری، سیاسی و دولتی انجام می‌شود.

این کلمه علاوه بر معنای عمومی می‌تواند به معانی خاص‌تری نیز اشاره کند که در زیر به آن‌ها پرداخته می‌شود:

خانه سعادت:

دولت‌ خانه به معنای خانه سعادت نیز می‌تواند به کار رود، جایی که در آن رفاه، آرامش و خوشبختی حاکم باشد. این مفهوم به نوعی به ایده‌آل‌های یک جامعه خوب و متعادل اشاره دارد که در آن مردم در کنار هم زندگی می‌کنند و به سعادت و خوشبختی دست می‌یابند.

بارگاه:

بارگاه به معنای مکانی با شکوه و عظمت است که به عنوان محل زندگی یا فعالیت‌های سلطنتی استفاده می‌شود. دولت‌ خانه به عنوان بارگاه می‌تواند به مکانی اشاره کند که در آن مقامات عالی‌رتبه و پادشاهان زندگی کرده و مراسمات رسمی برگزار می‌شود.

کاخ سلطنتی:

در این معنا، دولت‌ خانه به کاخ سلطنتی اشاره دارد، جایی که پادشاه یا ملکه زندگی می‌کند و در آن مراسم‌های رسمی و مهم برگزار می‌شود. این مکان به عنوان نماد قدرت و شکوه سلطنتی شناخته می‌شود و معمولاً با معماری خاص و زیبا طراحی می‌شود.

لغت نامه دهخدا

دولت خانه. [ دَ ل َ ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) خانه دولت و اقبال:
ز دولت خانه این هفت فغفور
سخن را تازه تر کردند منشور.نظامی.هر روز... دست اقبال در دولت خانه تازه بر وی می گشاد. ( المضافات الی بدایعالازمان ص 2 ). || بارگاه و کوشک و خانه. ( ناظم الاطباء ). دربار. دربار سلطنتی. درگاه. هر خانه و سرای سلطنتی. خانه های مربوط به دربار سلطنتی: و کشیک خانه در دولت خانه را به جهت دیوان وزراء اعظم بنا گذاشته اند. ( تذکرةالملوک چ دبیرسیاقی ص 6 ). باید دانست که امراء ایران مطلقاً بردو نوع می باشند:
نوع اول - امراء غیردولتخانه که ایشان را «امراء سرحد» می نامند...
نوع دوم - در ذکر امراء در دولت خانه مبارکه که همگی در درگاه جهان پناه شاهی حاضر و هر یک به منصب مختصی سرافراز می باشند. ( تذکرةالملوک ص 5 ). امر و نهی دولت خانه میدان و سمت مطبخ و سمت چهار حوض با قاپوچیان دیوان... و امر و نهی ایشان با عالیجاه ایشیک آقاسی باشی دیوان اعلی است. ( تذکرةالملوک ص 28 ).
- دولت خانه خاص؛ سرای سلطنتی. ( ناظم الاطباء ): چون دولت خانه خاص بازگردید قرار نشستن و مجال بودن نداشت. ( ترجمه محاسن اصفهان ص 94 ).
- دولت خانه سلطان؛ دربار سلطنتی. دربار شاهنشاهی. کاخ پادشاهی:
چه شادیها کند رضوان اگر سلطان دهد فرمان
که رو بنشین به دربانی به دولت خانه سلطان.مختاری غزنوی.|| دولت منزل. دولت سرای. تعبیری در زبان ادب که با مخاطب بجای خانه گویند؛ فردا به دولت خانه شما می آیم. ( یادداشت مؤلف ).
دولت خانه. [ دَ / دُو ل َ ن َ / ن ِ ] ( اِخ ) نامی است که اتابک ابوبکر پس از تصرف جزیره کیش بدان جزیره داد ودر تمام دوره استیلای اتابکان فارس نام متداول کیش دولت خانه بوده است. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به قیس وکیش و نیز نزهةالقلوب مقاله سوم ص 120 و 136 شود.
دولت خانه. [ دَ / دُو ل َ ن َ / ن ِ ] ( اِخ ) نام یکی از قصور صفویه در اصفهان است که به عالی قاپو شهرت یافته است. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به عالی قاپو شود.
دولت خانه. [ دَ / دُو ل َ ن َ / ن ِ ] ( اِخ ) مرکز دهستان دولت خانه بخش حومه شهرستان قوچان. واقع در24هزارگزی باختر قوچان دارای 287 تن سکنه است. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فرهنگ عمید

خانۀ دولت، بارگاه، کوشک، کاخ سلطنتی.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - قصر سلطنتی کوشک. ۲ - خانه سعادت.

جملاتی از کلمه دولت خانه

ز دولت خانه ی وصلت فتادم در شب هجران نگارینا چنین ظلمی بر این مسکین چرا باشد
گر به دولت خانه وصلم نخوانی، ای پسر باری اینجا آی و سر در محنت آبادی بکن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم