لغت نامه دهخدا
فاعلیت. [ ع ِ لی ی َ ] ( ع مص جعلی،اِمص ) فاعل بودن. حالت فاعلی. رجوع به فاعلی شود.
فاعلیة. [ ع ِ لی ی َ ] ( ع ص نسبی ) مؤنث فاعلی. رجوع به فاعلی شود.
فاعلیت. [ ع ِ لی ی َ ] ( ع مص جعلی،اِمص ) فاعل بودن. حالت فاعلی. رجوع به فاعلی شود.
فاعلیة. [ ع ِ لی ی َ ] ( ع ص نسبی ) مؤنث فاعلی. رجوع به فاعلی شود.
۱. فاعل بودن، حالت فاعلی.
۲. انجام دادن عمل جنسی نامشروع با دیگری.
( مصدر ) ۱ - فاعل بودن ۲ - حالت فاعلی
💡 حادثه ژوئن ۲۰۱۹ خلیج عمان تقریباً یک ماه پس از حادثه مه ۲۰۱۹ خلیج عمان رخ داد، بعد از آن تحقیقات بینالمللی به این نتیجه رسید که چهار نفتکش از نروژ، عربستان سعودی و امارات متحده عربی از طریق یک عملیات پیچیده با مین لیمپت هدف قرار گرفتهاند. مینهایی که توسط یک " حکومت " دیگر کار گذاشتهشدهاست. اطلاعات آمریکا فاعلیت این حملات را متوجه جمهوری اسلامی ایران دانست که باعث افزایش تنش شد.