راه و بیراه

فرهنگ معین

(هُ ) ۱ - (اِ. ) راه های اصلی و فرعی. ۲ - (ق. ) گاه و بیگاه، در هر فرصت.

جمله سازی با راه و بیراه

ایا گم گشتگان راه و بیراه شما را باز می‌خواند شهنشاه
وسالک کسی باشد که او را اگرچه بکمند جذبه برند اما بسکونت و آهستگی در هر مقام داد و انصاف آن مقام از وی می‌ستانند و احوال خیر و شر و صلاح و فساد راه برو عرضه میکنند و گاه بر راه و گاه در بیراه میبرند تا بر راه و بیراه وقوفی تمام یابد تا دلیلی و رهبری جماعتی دیگر را بشاید.
گرفت آتبین شهر خمدان حصار سر راه و بیراه کرد استوار
در بادیه‌ای که راه و بیراه یکی‌ست ره بی‌ پی‌رهنما نشاید رفتن
موش‌هایی کزو غمین بودند راه و بیراه در کمین بودند
سفرپیشگان رنجبر مردم‌اند که در راه و بیراه سر در گم‌اند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال شمع فال شمع فال ای چینگ فال ای چینگ فال تک نیت فال تک نیت