تسامح در زبان عربی، مصدر ثلاثی مزید از ریشه سَمُحَ بهشمار میآید. در لغت به معنای آسان گرفتن و سهلانگاری در روابط متقابل است؛ بهگونهای که افراد در برخورد با یکدیگر از سختگیری پرهیز کرده و با گذشت و ملایمت رفتار کنند. این مفهوم در منابع معتبری چون «منتهیالارب» و «ناظمالاطباء» با تعابیری همچون چشمپوشی، اغماض و بیپروایی توصیف شده و گاه در متونی چون «غیاثاللغات» بهعنوان جوانمردی نیز تفسیر گردیده است.
در حوزهی اصطلاحات بلاغی و ادبی، تسامح به کارگیری لفظ در معنایی غیرحقیقی و بدون درنظرگرفتن رابطهی مقبول میان معانی و بدون ارائهی قرینهی روشنگر تعریف میشود. این شیوه معمولاً با اتکا به درک مخاطب و با اغماض در دقتِ بیان صورت میپذیرد. سید جرجانی در تعریفات خود تسامح را چنین توضیح میدهد که مقصود گوینده بهطور مستقیم فهمیده نمیشود و برای درک آن، نیاز به تقدیر و فرض کردن لفظی دیگر در کلام است.
بنابراین، تسامح هم در کاربرد عمومی به معنای نرمش و مدارا در رفتار اجتماعی معنا مییابد و هم در کاربرد تخصصیِ خود، بهعنوان اصطلاحی در دانش بلاغت، نشاندهندهی نوعی سهلگیری در دقتِ انتقال معناست. این مفهوم در متون ادبی و عرفانی اغلب بهمنزلهی روشی برای گسترش دایرهی تأویل و تفهیم غیرمستقیم معانی به کار رفته است.