مصادره کردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - تاوان گرفتن جریمه کردن ۲ - مطالبه کردن مواخذه کردن: احسان پادشاه آنست که بر مردم بهانه نگیرد و منقصتها نجویند و مصادره نکنند...

ویکی واژه

confiscare

جمله سازی با مصادره کردن

پس از مرگ سلطان محمود، ابوالقاسم از پسر او محمد حمایت کرد اما پس از مدتی اندکی به حمایت از مسعود پرداخت و ازین رو پس از به حکومت رسید مسعود در دیوان او در شغل پیشین خود (ریاست دیوان عرض) ابقا شد. ابوالقاسم پیش از اعدام حسنک وزیر به جرم خیانت به بیت‌المال از این مقام برکنار شده بود. وی در مجلسی که اموال حسنک وزیر را مصادره کردند نیز در مراسم اعدام وی حضور داشت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تاروت فال تاروت فال تک نیت فال تک نیت فال کارت فال کارت