حاجی فیروز

حاجی فیروز

حاجی فیروز یا خواجه پیروز، یک شخصیت افسانه‌ای در فرهنگ ایرانیان به شمار می‌آید که در آغاز هر سال، به همراه عمو نوروز به شهرها می‌آید تا مردم را از فرا رسیدن نوروز آگاه کند. او مردی لاغر و سیاه‌چهره است که کلاهی دوکی شکل بر سر دارد و با گیوه‌های نوک‌تیز و لباس قرمز خود، به خیابان‌ها می‌آید. وی با دایره‌زنگی و تنبک به رقص، شیرین‌کاری و خواندن آوازهای کوبه‌ای می‌پردازد. حاجی فیروز با گیوه بر پا و لباسی قرمز و چهره‌ای سیاه، در خیابان‌ها ظاهر می‌شد و در دستش دایره‌ای داشت که اشعاری را با کلمات شکسته می‌خواند. در این زمینه می‌توان بیان کرد که این نام و ویژگی‌های منحصر به فرد او در دنیای امروز، از جمله پوشش سرخ، چهره سیاه و ترانه‌های خاصش، نمادی از سنتی نو و ویژه در تهران معاصر به شمار می‌رود. نمایش حاجی فیروز دارای ریشه‌هایی در فرهنگ میان‌رودان است. برخی منابع دیگر، ریشه این شخصیت را به دوره‌های بسیار قدیمی‌تر و به زمان برز بابل نسبت می‌دهند. همچنین، به نمایش‌های کهن کوسه برنشین و میرنوروزی مرتبط شده است؛ نمایش‌هایی که به صورت کنایه‌آمیز و در واکنش به شاه برگزار می‌شدند. مهرداد بهار، نویسنده و پژوهشگر ایرانی، آن را به جشن‌های سیاوش مرتبط می‌داند. او معتقد است که این شخصیت ممکن است از یکی از اسطوره‌های تموز، ایزد کشاورزی و چارپایان در میان‌رودان باستان الهام گرفته شده باشد. به گفته او، چهره سیاه حاجی فیروز نماد بازگشت او از دنیای مردگان است و لباس قرمز او نمایانگر خون سیاوش می‌باشد. همچنین، او اشاره کرده که واژه سیاوش می‌تواند به معنای مرد سیاه یا سیاه‌رخ باشد.

فرهنگ معین

(اِمر. ) مردی که از چند روز مانده به نوروز تا پایان نوروز، چهره خود را سیاه کرده و لباس قرمز می پوشد و در کوچه و خیابان ها دایره به دست می خواند و می رقصد، آمدن نوروز رابه مردم یادآوری کرده، پول می گیرد.

فرهنگ عمید

مردی که در ایام نوروز با چهرۀ سیاه کرده، لباس قرمز، و دایره در کوچه و خیابان میگردد و مردم را میخنداند و از آن ها پول می گیرد.

فرهنگ فارسی

( اسم ) مردی که چهر. خود را سیاه کند و جام. قرمز پوشد و از چند روز بنوروز مانده تا پایان مراسم نوروز با حرکات و اطوار و تصنیفهای خود موجب خنده و نشاط مردم گردد.

دانشنامه آزاد فارسی

منادی سنتی نوروز. در روزهای نزدیک به سال نو در کوچه ها و خیابان های ایران ظاهر می شود. مردی است با چهرۀ سیاه کرده و لباس و کلاه دوکی شکل قرمز. دایره و دنبکی به دست می گیرد و به خیابان می آید و به رقص و شیرین کاری و خواندن شعرهای ضربی می پردازد. مردم نیز همراه او شادی می کنند. رنگ سیاه صورت و لباس سرخ نمادی از تحول عظیم طبیعت و نشان دهندۀ آن است که بهار شکوفه های سرخ را در میان سیاهی سرما به ارمغان می آورد. اجرای حرکات موزون و آوازخواندن حاجی فیروز نیز حاکی از ازدواج عمو نوروز (← عمو_نوروز) با زنی به نام «سال» است. عمو نوروز نماد برکت است. زن هم همان «زمین» است چراکه هر دو نماد باروری و روح زایندگی اند. حاجی فیروز را در نواحی گوناگون ایران با نام های متفاوتی می شناسند.

ویکی واژه

مردی که از چند روز مانده به نوروز تا پایان نوروز، چهره خود را سیاه کرده و لباس قرمز می‌پوشد و در کوچه و خیابان‌ها دایره به دست می‌خواند و می‌رقصد، آمدن نوروز رابه مردم یادآوری کرده، پول می‌گیرد.

جملاتی از کلمه حاجی فیروز

پیشتر بهرام بیضایی گفته بود حاجی فیروز و چهره سیاه آن ارتباطی به نژادپرستی ندارد.
حاجی فیروز با گیوه بر پای و لباس قرمز و چهره‌ای سیاه شده بر خیابان‌ها می‌آمد در حالی که دایره‌ای در دست داشت اشعاری را با کلمات شکسته می‌خواند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم