تقلیدی

لغت نامه دهخدا

تقلیدی. [ ت َ ] ( ص نسبی ) منسوب و متعلق به تقلید. ( ناظم الاطباء ). پیرو. مقلد. کسی که بی تعقل و تأمل دنباله روی از دیگری کند:
مپذیر قول جاهل تقلیدی
گرچه بنام شهره دنیا شد.ناصرخسرو.از آن حکیم، چو تقلیدی این سخن بشنود
به جهل گفت چه دانیم ما، مگر دارد.ناصرخسرو.

فرهنگ فارسی

منسوب و متعلق به تقلید پیرو

جمله سازی با تقلیدی

💡 به نظر کریستین‌سن، کوتاهی جملات و سبک انشای خشک دلیل متاخر بودن این یشت است. به نظر او بندهای ۷ تا ۱۳ از نظر جوهر شعری تا حدی شبیه به یشت‌های کهن است و بندهای ۶ و ۷ با تغییرات مختصری در یشت ۱۴ بندهای ۲۸ تا ۳۳ ملاحظه می‌شود و شاید تقلیدی از آن باشد.

💡 برتر از عرش است ای عشاق، سیران شما دور گردون هست تقلیدی ز دوران شما

💡 وی نمایندگی مراجع تقلیدی چون حکیم، خوئی و شاهرودی را برای اخذ وجوهات شرعی به عهده داشت.

💡 یا اگر عصب کوکلئر نباشد یا پیشرفت انهدامی و فساد در مراکز عصبی شنوایی در کار باشد که به‌طور جلوگیری‌ناپذیری همراه با لالی و گنگی است زیرا کودک با غریزه تقلیدی صحبت کردن را یادمی‌گیرد به‌طوری‌که صداهای دیگران را بشنود.

💡 گر تو گویی: بتمنای من از دین برگرد دین ببازیم، چرا در غم این تقلیدیم؟

💡 چیست پیدا در رخت جامی کند تحقیق آن گر نه از تقلیدیان ترسد که تکفیرش کنند