سقوط میتواند به ابعاد مختلفی اشاره داشته باشد. یکی از این ابعاد، سقوط در زندگی حرفهای است. این مسئله ممکن است به دلیل عدم توانایی در انجام وظایف، نداشتن مهارت های لازم یا عدم تطابق با فرهنگ سازمانی رخ دهد. این اصطلاح همچنین میتواند به معنای افت در روابط اجتماعی باشد. زمانی که فردی از دوستان یا خانواده خود فاصله میگیرد یا در روابطش دچار مشکل میشود، ممکن است احساس سقوط کند. در بعد روانی، سقوط به معنای کاهش اعتماد به نفس و احساس ناکامی است و میتواند ناشی از انتظارات غیرواقعی یا فشارهای اجتماعی باشد. در نهایت، این واژه میتواند به معنای افت در سلامت جسمانی نیز باشد، که ممکن است به دلیل سبک زندگی نادرست یا بیماری های مزمن اتفاق بیفتد.

سقوط
لغت نامه دهخدا
سقوط. [ س َ ] ( ع ص ) افتاده. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [مجاز] کاهش ناگهانی.
۳. [مجاز] تصرف و تسخیر منطقه ای توسط دشمن.
* سقوط کردن: (مصدر لازم ) افتادن و بر زمین فرود آمدن، به پستی افتادن.
* سقوط کردن شهر: [مجاز] به تصرف دشمن درآمدن آن.
* سقوط دولت: [مجاز] برکنار شدن و از کار افتادن هیئت وزیران.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) افتادن فرود آمدن بر زمین. ۲ - ( اسم ) افتادگی. ۳ - ساقط شدن عبد است از مراحل کمال خود به وسیله اشتباهی که در اعمال و افعال خود کند. یا سقوط اعتبارات. ترک همه قیود ظاهری و باطنی و توجه به حق. یا سقوط پلک. سقوط جفن. سقوط جفن. ورم و کلفتی پلکها بر اثر خیز یا التهاب یا عفونت تحت تاثیر هر عامل و هر ناخوشی که باشد استرخائ جفن سقوط پلک. یا سقوط شعر. ریزش موهای سر و بدن که بر اثر حمله قارچهای ذره بینی خاصی حاصل میشود ریزش مو. یا سقوط مژگان. ریزش مژه های چشم بر اثر التهاب بلفاریتی. یا مرض تراخم ریزش مژه ها.
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
سقوط (حادثه). افتادن یا سقوط ( به انگلیسی: Falling ( accident ) ) دومین عامل سوانح مرگبار در سراسر جهان و یکی از عوامل اصلی آسیب های فردی بخصوص در سالمندان، کارگران ساختمانی، برق کاران، کارگران معدن، و نقاشان محسوب می شود. در سال ۲۰۱۳ حدود ۱۵۵ میلیون مورد از عوامل جدید سقوط های خطرناک به ثبت رسیده است. این عوامل غیرعمدی به افزایش قربانیان از ۳۴۱٬۰۰۰ در ۱۹۹۰ به ۵۵۶٬۰۰۰ مورد مرگ شده است.
در سنین سالمندی، حتی افتادن از یک نشیمنگاه بر روی زمین می تواند به صدماتی جدی منجر شود. استفن لورد در دانشگاه نیو ساوت ولز با مطالعهٔ ۸۰٬۰۰۰ فرد سالمند در استرالیا به این نتیجه رسید که ریسک افتادن برای هر فرد بر حسب تعداد نسخه های دارویی و نیز با مصرف داروهای اعصاب و روان افزایش می یابد. این نتایج، با انجام آزمون های تعادل و زمان عکس العمل افراد حاصل گردید. بعلاوه، با مقایسهٔ عملکرد مردان و زنان سالمند مشابه از لحاظ قد، وزن، و سن، مشاهده گردید که مردان به طور متوسط از عملکرد بهتری در آزمون ها نسبت به زنان سالمند برخوردار هستند. [ نیازمند منبع]
دانشنامه آزاد فارسی
داستانی بلند از آلبر کامو، به زبان فرانسوی، منتشرشده در ۱۹۵۶. ژان باپتیست کلامانسِ ازخودگریخته در محله ای پست در آمستردام زندگی می کند. او قصۀ زندگی خود را برای مخاطبی در نوشگاهی کثیف نقل می کند بی آن که صدایی از مخاطب درآید. طرفه آن که کلامانس در پاریس وکیلی مشهور و به واقع خوشبخت بوده است. صدای قهقهه ای ناشناس که شاید اصلاً خطاب به او نبوده است، زندگی اش را دچار تزلزل می کند. در شبی دیگر، زنی خود را در رود سن انداخته است و فریادهای دلخراش می کشد و او توان یاری رساندن بدو را در خود نمی بیند و رودرروی ریاکاری خود قرار می گیرد و درمی یابد که خود نیز همچون همۀ مجرمانی که به زندانشان افکنده، مجرم است. به عیاشی رومی آورد و همۀ اعتبار خود را از دست می دهد، بی آن که از بار سنگین گناهانش کاسته شود. اینک او در این مکان مطرودان هم قاضی رذالت های بشری است، هم تائبِ آن. کلامانس به خلاف مورسو در بیگانه، فردی است که با آگاهی کامل به مقابله با پوچی خود و زندگی می رود. کامو در سقوط ادعا می کند که اخلاق هیچ گونه آرامشی برای آدمی به ارمغان نمی آورد.
دانشنامه اسلامی
سقوط به معنای نخست در بیشتر ابواب فقهی به کار رفته است که متعلّق آن تکلیف یا حق است.
سقوط تکلیف
سقوط تکلیف عوامل مختلفی دارد.
← عوامل سقوط تکلیف
از ویژگیهای حق، قابلیت آن برای اسقاط است.
← اسباب سقوط حق
...


جملاتی از کلمه سقوط
عایشه گفت: اگر قطره می در چاهی افتد و آن چاه انباشته شود، پس از آنجا گیاه برآید، و گوسپند بخورد من کراهیت دارم که گوشت آن گوسپند خوردم. می خواره را هم سقوط عدالت است، و هم زوال ولایت، و هم وجوب لعنت، و هم فساد عاقبت، و هم خوف خاتمت.