جوانمردی

واژه جوانمردی در زبان فارسی معانی متعددی از جمله: بخشش، بخشندگی، حمیت، سخا، سخاوت، فتوت، لوطی گری، مردانگی، همت می باشد. واژه سخاوت از ریشه سَخا نشأت گرفته است. زمانی که گفته می‌شود سَخا النارَ، به معنای پاک کردن خاکستر آتش از آتش است تا آتش بهتر بسوزد و روشن‌تر شود. به همین ترتیب، آتش که اطراف خود را روشن کرده و خانه را گرم نگه می‌دارد، سخاوت نیز باعث روشنی و گرما در جامعه و کانون خانواده‌ها می‌شود و زمینه‌ساز بهره‌مندی نیازمندان است. جود به معنای بخشش است و در مقابل بخل قرار دارد. از این واژه به معانی مختلفی چون بخشش، بخشندگی، سخاوت، سخاء و سماحت نیز اشاره می‌شود. برخى، جود را غیر از سخاوت دانسته و در تفاوت آن دو با یکدیگر گفته‌اند: جود بخشیدن قبل از سؤال است، لیکن سخاوت، عطا کردن بعد از سؤال مى‌باشد. برخى دیگر گفته‌اند: جود، صفتى ذاتى و سخاوت صفتى اکتسابى است. از این‌رو، به خداوند جواد گفته مى‌شود، لیکن سخى اطلاق نمى‌گردد، زیرا خداوند نعمت‌هایش را پیش از آنکه بندگان سؤال کنند به آنان عطا مى‌کند. صفت جود از صفات بسیار با فضیلت است، زیرا در پرتو آن نیاز مؤمنى رفع مى‌شود. در روایتى از رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمده است: خداوند جواد و بخشنده است و جود را دوست مى‌دارد؛ در روایتى از امام کاظم (علیه‌السّلام) آمده است: جواد کسى است که آنچه خداوند از اموال، همچون زکات و خمس بر او واجب کرده، مى‌پردازد.

لغت نامه دهخدا

جوانمردی. [ ج َ م َ ] ( حامص مرکب ) صفت جوانمرد. مروت. فتوت. رادی. سخاوت. سخاء. ( دهار ). جود. ( مهذب الاسماء ). مردانگی. مکرمت. کرم. ( منتهی الارب ). سماحت. سماح. ( دهار ). همت:
شاهی که نشد معروف الا بجوانمردی
الا بنکونامی الا بنکوکاری.منوچهری.حاتم انصاف داد که من او را بهمت وجوانمردی از خود برتر دیدم. ( گلستان ).
- جوانمردی کردن؛ فتوت و مروت کردن. بخشندگی و سخاوت کردن: و جوانمردی کند نه چندانکه دستگاه ضعیف شود. ( سعدی ).

فرهنگ معین

( ~. ) (حامص. ) بخشندگی، سخاوت.

فرهنگ عمید

سخاوت، فتوت.

فرهنگ فارسی

۱- سخاوت بخشندگی. ۲- همت فتوت.

دانشنامه عمومی

جوانمردی (خانمیرزا). جوانمردی، روستایی در دهستان جوانمردی بخش مرکزی شهرستان خانمیرزا در استان چهارمحال و بختیاری ایران است. این روستا، مرکز دهستان جوانمردی است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ٬۳۸۵ نفر ( ۷۴ خانوار ) بوده است.

ویکی واژه

بخشندگی، سخاوت.

جملاتی از کلمه جوانمردی

سخن را با جوانمردی بیامیز جوانی را ز خواب خوش برانگیز
کاشکی باری جوانمردی کند ترک ما گیرد رقیب زن فروش
ای جوانمردی که هرگز چرخ پیر گام حکم الا به کامت برنداشت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم