تار و مار یک اصطلاح فارسی است که به معنای پراکنده، از هم پاشیده، و زیر و زبر شده میباشد. به طور کلی، این اصطلاح به وضعیتی اشاره دارد که در آن چیزها به هم ریخته و نامنظم هستند، به گونهای که نمیتوان به راحتی آنها را ساماندهی کرد. این اصطلاح به نوعی تصویرسازی از آشفتگی و عدم تعادل در یک وضعیت خاص است.
کاربردها:
در زبان محاورهای: این اصطلاح در موقعیتهایی به کار میرود که چیزی به شدت آسیب دیده یا به هم ریخته است. به عنوان مثال، میتوان گفت: زندگیام تار و مار شده است که به معنای آشفته و نامنظم بودن زندگی است.
در ادبیات: شاعران و نویسندگان از این اصطلاح برای ایجاد تصاویری از آشفتگی، عدم تعادل و درهمریختگی استفاده میکنند. این اصطلاح میتواند به توصیف احساسات عمیق و وضعیتهای پیچیده کمک کند.
مشت آبی می کند خواب گران را تار و مار قطره اشکی پی ویرانی عالم بس است
شد خاندان ملک به رای تو مستقیم شد خان و مان خصم ز کین تو تار و مار
وی خیلی زود موفق شد تا ارتش بیزانسی در فاسیان را تار و مار کند و آنها را تا ساتالا دنبال کرد. او سپس تا ارزروم پیشروی کرد و موفق شد؛ تا شهر را با نشان دادن تئودیوس به محاصره درآورد. او سپس چندین شهر ارمنی همچون سیتاریزوم، سالاتا، نیکوپولیس و آپاسیتای را به تصرف خود درآورد، پس از آن دیگر نامی از اشتاد یزدیار در منابع آورده نشدهاست.
محمد بطحایی پس از مهاجرت محیط را در همدان مناسب یافت و به سرعت قدرت و مکنتی برای علویان همدان فراهم نمود و به جبران خساراتی که علویان در حاشیه دریای مازندران از سامانیان (۲۶۱–۳۸۹) و آلزیار (۳۱۶–۲۳۴) دیده بودند، پرداخت. علویان طبرستان پس از ۶۴ سال قدرتمندی در ناحیه طبرستان عاقبتتار و مار شده و در گوشه و کنار فلات ایران پراکنده گردیدند. اما در همدان اقبال با آنان یار گردید.