بوم

بوم

این کلمه در زبان فارسی به سه معنای اصلی به کار می‌رود:

سرزمین و ناحیه: یکی از معانی رایج بوم به سرزمین، شهر یا ناحیه اشاره دارد. در این معنا، بوم به عنوان یک منطقه جغرافیایی شناخته می‌شود که می‌تواند شامل ویژگی‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خاصی باشد.

زمینه نقاشی: معنای دیگر این کلمه، به زمینه آماده شده برای نقاشی اشاره دارد. در این زمینه، بوم به پارچه‌ای گفته می‌شود که بر روی آن نقاشی می‌کنند. این نوع زمینه‌ها می‌توانند از جنس کتان، پنبه یا مواد دیگر ساخته شوند و به هنرمندان این امکان را می‌دهند که آثار هنری خود را بر روی آن‌ها خلق کنند.

جغد: علاوه بر این، بوم به معنای جغد نیز به کار می‌رود. جغدها به عنوان پرندگانی با ویژگی‌های خاص و صدای منحصر به فرد شناخته می‌شوند و در فرهنگ‌های مختلف نماد حکمت و رازآلودگی هستند. این پرندگان معمولاً در شب فعال هستند و به خاطر توانایی‌های شگفت‌انگیز خود در شکار و زندگی در تاریکی، توجه بسیاری را به خود جلب کرده‌اند.

لغت نامه دهخدا

بوم. ( ع اِ ) جغد و آن پرنده ای است که به نحوست اشتهار دارد. و بعضی گویند بوم پرنده ای است از جنس جغد، لیکن بسیار بزرگ و سر و گوش و چشمهای او بگربه میماند و شبها شکار کند و روزها پرواز نتواند کرد مگر چند قدمی. و بعضی گویند به این معنی، عربی است. ( برهان ) ( آنندراج ). بوم و بومة. جغد. ومذکر و مؤنث در وی یکسان است. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). جغد. بوف. ( فرهنگ فارسی معین ):
گاو مسکین ز کید دمنه چه دید
وز بد زاغ بوم را چه رسید.رودکی.چو کلاژه همه دزدند و رباینده چو خاد
شوم چون بوم و بدآغال چو دمنه همه سال.معروفی.همواره پر از پیخ است آن چشم فژاگن
گویی که دو بوم آنجا بر خانه گرفته است.عماره.هرآن کس را که باشد راهبر بوم
نبیند جز که ویرانی بر و بوم.ناصرخسرو.گر ز خورشید بوم بی نیروست
از پی ضعف خود نه از پی اوست.سنایی.تو ز آشیانه باز سپید خاسته ای
ز بازخانه نپرد بهیچ حالی بوم.سوزنی.خاقانیا ز گیتی چون جویی آشنایی
خواهی ز بوم و کرکس توسایه همایی.خاقانی.و بوم اعتقاد ایشان که در ظلمت کفر، بصدای بدعت، نوحه میکرد در دام اسلام افکند. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 348 ).
ماری تو که هر کرا ببینی بزنی
یا بوم که هر کجا نشینی بکنی.سعدی.کس نیاید بزیر سایه بوم
ور همای از جهان شود معدوم.سعدی.
بوم. ( اِ ) زمین شیارنکرده. ( برهان ). زمین غیرآبادان و ناکاشته. ( رشیدی ). زمین شیارنکرده و ناکاشته. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). مقابل مرز. ( فرهنگ فارسی معین ). زمین شیارنکرده و غیرآبادان و ناکاشته. ضد مرز که زمین کاشته زراعت کرده را گویند و رشیدی گفته که بوم زمین کاشته و مرز و کنارهای آن که قدری بلند کرده اند و این بیت حکیم سنائی در حدیقه شامل هر دو معنی است که گفته:
کشوری را که عدل عام ندید
بوم در بومش ایچ بام ندید.( آنندراج ) ( از انجمن آرا ).و تحقیق آن است که بوم میان زمین کاشته و مرز کناره های آن... وپاکیزه بوم؛ از جای پاک و از خاک پاکیزه. ( رشیدی ). ضد مرز. ( ناظم الاطباء ). || سرشت و طبیعت. ( برهان ) ( فرهنگ فارسی معین ). در فرهنگ بمعنی سرشت و خو گفته، مستند به شعر سعدی: مصراع: «شنیدم که مردیست پاکیزه بوم » و در این تأمل است. ( از رشیدی ). سرشت وطبیعت و خوی. ( ناظم الاطباء ). بمعنی سرشت و طبیعت نیز آمده چنانکه گویند پاکیزه بوم؛ یعنی از خاک پاک و خوش سرشت چنانکه شیخ سعدی گفته:

فرهنگ معین

[ په. ] ( اِ. ) ۱ - سرزمین، ناحیه. ۲ - زمین شیار نکرده. ۳ - جا، مقام. ۴ - سرشت،طبیعت. ۵ - پارچه قاب گرفته ای که روی آن نقاشی کنند. ۶ - زمینة پارچة زردوزی شده.
( اِ. ) جغد.

فرهنگ عمید

۱. سرزمین.
۲. شهر.
۳. ناحیه.
۴. زمینه، متن.
۵. (نقاشی ) زمینۀ آماده شده برای نقاشی.
۶. [قدیمی] پارچه یا چیز دیگر که بر روی آن نقاشی کنند.
۷. [قدیمی] جا، مٲوا.
۸. [قدیمی] زمین.
* بوم وبر: = بروبوم
= جغد

فرهنگ فارسی

جا، زمین، سرزمین، شهر، ناحیه، ماوی، زمینه ومتن، زمینه آماده برای نقاشی
( اسم ) جغد بوف.

دانشنامه عمومی

بوم! ( انگلیسی: Boom! ) فیلمی درام به کارگردانی جوزف لوزی است که در سال ۱۹۶۸ منتشر شد.
• الیزابت تیلور
• ریچارد برتون
• نوئل کاوارد
• جوانا شیمکوس
• مایکل دان
• رومولو والی
• هاوارد تیلور
بوم (بلژیک). شهر بوم ( به فرانسوی: Boom ) در ناحیه آنتورپ ( ناحیه ) در منطقه فلاندری در کشور بلژیک واقع شده است.
یکی از مهم ترین فستیوال های بین المللی موسیقی الکترونیک به نام فستیوال تومارولَند، هرساله در آخرین آخرهفته ( شنبه و یک شنبه ) ماه ژوئیه در شهر بوم برگزار می شود.
بوم (ترانه آناستازیا). «بوم» تک آهنگی از هنرمند اهل ایالات متحده آمریکا آناستازیا است که در سال ۲۰۰۲ میلادی منتشر شد.
بوم (خواننده). لی مین هو ( کره ای:  이민호؛ زادهٔ ۱۰ مه ۱۹۸۲ ) که بیشتر با نام هنری بوم ( کره ای:  붐 ) شناخته می شود، خواننده، رپر، بازیگر، مجری تلویزیون و مجری رادیو اهل کره جنوبی است. او در برنامه های تلویزیونی مختلفی حضور داشته است.
از فیلم ها یا برنامه های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است می توان به قلب قوی اشاره کرد.
بوم (فیلم). بوم ( به هندی: Boom ) فیلمی محصول سال ۲۰۰۳ و به کارگردانی پانیت مالهوترا است. در این فیلم بازیگرانی همچون آمیتاب باچان، گلشن گروور، جکی شروف، زینت امان، کاترینا کایف، پادما لاکشمی، جاوید جعفری، سیما بیسواس، بو درک ایفای نقش کرده اند.
بوم (قایق). بوم از بزرگ ترین انواع کشتی های رایج در خلیج فارس و دریای عمان است. بوم اصلاً کشتی بادبانی است و در پنجاه سال اخیر بجای بادبان از موتور دیزل برای حرکت آن استفاده می شود از این نظر نوعی لنج به شمار می رود.
دریانوردان ایرانی و عرب برای تجارت و حمل بار با بوم تا سواحل آفریقا و هندوستان مسافرت می کنند.
به گفته اهالی بندرهای خلیج فارس نخستین بوم ها در شهر کویت ساخته می شد. بعدها در بندرعباس و هرمز و بندر کنگ و بندر بوشهر و جزیره قشم نیز بوم سازی رایج شد که هنوز نیز در این نقاط بوم ساخته می شود.
بوم بادبانی از دو بخش اصلی «بدنه» و «سامان» تشکیل می شود. بدنه آن از تخته های چوب ساج ساخته می شود. سامان شامل تمام اجزایی است که به بادبان های بوم مربوط می شود.
به جلوی بدنه «سینه» و به انتهای آن «دوم» ( دُم ) گفته می شود. طرف راست آن «بُرد راست» و طرف چپ آن «بُرد چپ» نام دارد. قطعه چوپ پهن و بلندی در سینه قرار دارد که «ساطور» نامیده می شود. بخش میان بردهای چپ و راست تا سینه را «عالیه» می نامند. تیر حمال اصلی بدنه که در تمام طول کف بدنه امتداد دارد «بیس» نام دارد.
دکل اصلی «دول» نام دارد و تیر بلندی بر آن سوار می شود که «پروند» خوانده می شود. بادبان بزرگ اصلی که «گپ» خوانده می شود به پروند آویزان می شود. برخی بوم ها دول کوچک تری در عقب دول اصلی دارند که با پروند کوچک تری بادبان کوچک تر «قلمی» را نگه می دارد.
• اصطلاحات دریانوردی در خلیج فارس
بوم (قبله). بوم ( به لاتین: Bum ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان قبله واقع شده است.   بوم ۵۰۹۵ نفر جمعیت دارد.
بوم (قندهار). بوم ( به لاتین: Bum ) یک منطقهٔ مسکونی در افغانستان است که در ولایت قندهار واقع شده است.

ویکی واژه

سرزمین، ناحیه. هر آنکس که از لشکر چین و روم/ بریزند خون و بگیرند بوم «فردوسی»
زمین شیار نکرده.
جا، مقام.
سرشت، طبیعت.
پارچه قاب گرفته‌ای که روی آن نقاشی کنند.
زمینه پارچه زردوزی شده.
جغد.

جمله سازی با بوم

حدود ۶۰٪ مردم آبخازستان مسیحی، ۱۸٪ مسلمان، ۸٪ پیرو آیین‌های بومی قدیمی آبخاز و ۸٪ نیز بی‌دین هستند. واحد پولی آبخازستان روبل است و مردم آن هم برای تردد به سایر کشورها از گذرنامه روسی استفاده می‌کنند.
شود بوم ایران ازیشان تهی شکست اندر آید بتخت مهی
در بوم دل از هجر تو بس خار که کشتم بو کز گل وصل تو بری داشته باشد
می گذری که سینه را وقف هوای خود کنی من که بوم که بر دلم داغ جفای خود کنی
پس از مرگ آنها، دفترچه خاطراتِ اولریکاب که به زبانِ بومی‌اش بود در میانِ وسایلِ باقی‌مانده از او یافت شد. در این خاطرات، او با جزئیات شرحِ سختی‌هایشان و تمسخر شدنشان در طول این دوران را نوشته‌است. او همچنین در این نوشته‌ها کتک خوردنِ بیرحمانهٔ توبیاس (با یک شلاق مخصوصِ سگها) توسط صاحبشان آدریان جاکوبسون (یک بازرگانِ نروژی) را شرح داده‌است.
این استان یکی از غنی‌ترین تاریخچه‌های بومی کانادا را دارد. باستان شناسان شواهدی از حضور انسان در این استان در حدود ۱۱۵۰۰ سال پیش یافته‌اند. به دلیل داشتن خط ساحلی، این استان بالاترین تراکم جمعیت بومی در کانادا را دارد. در زمان ورود اروپایی‌ها بیشتر از نیمی از ساکنان فعلی کانادا در این استان زندگی می‌کردند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال احساس فال احساس فال نخود فال نخود فال احساس فال احساس