معاملات

در فقه اسلامی به احکامی اطلاق می‌شود که هدف اصلی آن‌ها تنظیم امور دنیوی و مادی است. این اصطلاح دو معنای رایج در علم فقه دارد: معنای عام که شامل تمام احکام غیرعبادی، از جمله طهارت و نجاست می‌شود، و معنای خاص که محدود به عقود و ایقاعات (ایقاع به عقدی اطلاق می‌شود که نیاز به ایجاب و قبول طرفین ندارد و با اراده یک طرف واقع می‌شود، مانند طلاق یا عتق) است. معنای اخیر، یعنی عقود و ایقاعات، کاربرد بیشتری در مباحث فقهی دارد.

هدف اصلی معمولاً مال و منافع مادی است، هرچند گاهی مقاصد دنیوی دیگری نیز مد نظر قرار می‌گیرد؛ به عنوان مثال، در عقد ازدواج، علاوه بر جنبه‌های مالی، اهداف دیگری چون تشکیل خانواده و بقای نسل نیز دخیل هستند. اصل کلی در معاملات این است که تا زمانی که صحت و درستی اجزا و شرایط آن به طور کامل احراز نشود، معامله فاسد تلقی می‌گردد. این قاعده، که بر اساس احتیاط در معاملات وضع شده، ایجاب می‌کند که هر معامله‌ای برای صحیح بودن، باید مطابق با موازین شرعی باشد.

یکی از مباحث اختلافی میان فقیهان، شرعی بودن عناوین معاملات است. برخی معتقدند که تمامیمعاملات عرفی باید تحت یکی از عناوین معتبر شرعی (مانند بیع، اجاره، هبه و...) قرار گیرند و اگر معامله‌ای عنوانی شرعی نداشته باشد، فاسد است. در مقابل، برخی دیگر معتقدند که عرف در آن، خود می‌تواند مبنای اعتبار باشد و نیازی به انطباق کامل با عناوین خاص شرعی نیست، مادامی که مخالفتی با اصول کلی شریعت نداشته باشد. این دیدگاه، انعطاف‌پذیری بیشتری به عرفی می‌بخشد.

لغت نامه دهخدا

معاملات. [ م ُ م َ / م ُ م ِ ] ( ع اِ ) ج ِ معاملة. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). داد و ستد و خریدو فروخت و معامله ها. ( ناظم الاطباء ): راستی نگاه داشتن در معاملات و انصاف از خود و اهل خود بدادن. ( اوصاف الاشراف ص 14 ). || عبارت از احکام شرعی متعلق به امور دنیاست به اعتبار بقای شخص مانند بیع، رهن، اجاره و نکاح و جز آنها. ( از اقرب الموارد ) ( از فرهنگ علوم نقلی ). در مقابل عبادات و بالجمله آنچه مقصود اهم از آن دنیا باشد معامله است. ( فرهنگ علوم نقلی دکتر سجادی ). || در شواهد زیر ظاهراً به معنی مالیات و خراج و یا گردآوری خراج و مالیات آمده است: دبیری و شمار و معاملات نیکو داند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 374 ) او را و دیگران را مقرر است که به معاملات و رسوم و دواوین و اعمال و اموال به ازویم و بهتر از او راه برم. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 142 ). و بیرون از جامه کازرونی و معامله سرای امیر خراج و معاملات باشد که توفیر آن به عدل و امن بود. ( فارسنامه ابن البلخی ص 146 ). وجوه معاملات متعذر و منکسر شد. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 358 ). بر ملک فارس مستولی شد و اموال معاملات بستد وبه خزانه معموره مستظهر شد. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 313 ). ابواسحاق صاحبدیوان را به سر معاملات خراسان فرستاد. ( ترجمه تاریخ یمینی ایضاً ص 365 ). ولایت غرش و معاملات آن نواحی در مجموع ابوالحسن منیعی بستند. ( ترجمه تاریخ یمینی ایضاً ص 344 ). و بر سر رضاآمد و معاملات بست بازخواست و او از طیب نفس آن مال بفرستاد. ( ترجمه تاریخ یمینی ایضاً ص 239 ). مصلحت وقت و مراعات باب حزم در آن دیدند که به آمل شط آمدند و معاملات آن نواحی حاصل کردند. ( ترجمه تاریخ یمینی ایضاً ص 219 ). به مدد اصحاب دواوین و مستخرجان معاملات وصیت کرد. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 364 ).

فرهنگ فارسی

( مصدر و اسم ) جمز معامله ( معاملت ): راستی نگاه داشتن در معاملات و انصاف از خود و اهل خود بدادن.

دانشنامه آزاد فارسی

مُعاملات (فقه)
احکام شرعی که هدف اصلی در آن امور دنیوی است. دو معنی اصطلاحی برای آن در فقه وجود دارد: ۱. معاملات به معنی اعم که منظور از آن غیر از عبادات است و مباحثی چون طهارت و نجاست را نیز دربر می گیرد؛ ۲. معاملات به معنی اخص؛ که منظور از آن فقط عقود و ایقاعات است. در فقه بیشتر همین معنای اخیر رایج است. قصد اصلی در معاملات، مال است. البته گاه غیرمال از دیگر امور دنیوی هدف معامله است مانند عقدِ ازدواج، گرچه در آن مال نیز در نظر گرفته می شود. اصل در معاملات بر فساد است، مگر آن که محرز شود اجزا و شرایط آن به نحو کامل وجود دارد. در این که عناوین معاملات، شرعی است و همۀ مبادلات عرفی را باید به یکی از عناوین معتبر در شرع برگرداند و الاّ فاسد خواهد بود، بین فقیهان اختلاف است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] «معاملات» عبارت از احکام شرعی متعلق به امور دنیاست به اعتبار بقای شخص؛ مانند بیع، رهن، اجاره، نکاح و جز آن ها... و بالجمله آنچه مقصود اهم از آن دنیا باشد، معامله است.
در میان معاملات، اولین و مهم ترین قرارداد متداول در روابط اقتصادی، بیع (خرید و فروش) است که نقش بسیار مهمی در روابط اجتماعی دارد. مسأله خرید و فروش همچون سایر فعالیت ها باید در محدوده مقررات اسلام باشد. از این رو، یادگیری احکام خرید و فروش، برای داد و ستد نیاز است.
روایت در یادگیری احکام بیع
مردی به امیرمؤمنان علیه السلام گفت: در پی کسب و کار هستم. فرمود: آیا از احکام دینی خود، اطلاع داری؟ گفت: پس از شروع به کار احکام را فرا خواهم گرفت؛ فرمود:«وَیْحَکَ الْفِقْهُ ثُمَّ الْمَتْجَرُ، فَانَّهُ مَنْ باعَ وَاشْتَری وَ لَمْ یَسْأَلْ عَنْ حَرامٍ وَ لا حَلالٍ ارْتَطَمَ فِی الرِّبا، ثُمَّ ارْتَطَمَ» وای به حالت! نخست احکام (خرید و فروش) را یاد بگیر، سپس به تجارت بپرداز؛ زیرا اگر کسی خرید و فروش کند واز حلال و حرام آن نپرسد، در ربا خواری فرو رفته، سپس گرفتار می شود.امام صادق علیه السلام در این زمینه می فرماید:«مَنْ ارادَ التِّجارَةَ فَلْیَتَفَقَّهْ فی دینِهِ لِیَعْلَمَ بِذلِکَ ما یَحِلُّ لَهُ مِمَّا یَحْرُمُ عَلَیْهِ وَ مَنْ لَمْ یَتَفَقَّهْ فی دینِهِ ثُمَّ اتَّجَرَ تَوَرَّطَ الشُّبَهاتِ» هر که می خواهد تجارت کند، باید با مسائل دینش آشنا شود، تا حلال و حرام را از هم باز شناسد، و کسی که قبل از فراگیری احکام دینش، تجارت کند، داخل کارهای شبهه ناک خواهد شد.
سخن امام خمینی در یادگیری احکام بیع
امام خمینی (ره) می فرماید: بر هر کس که خودش به تجارت و سایر انواع کسب اشتغال دارد، واجب است احکام و مسائل مربوط به آن را یاد بگیرد، تا صحیح آن را از فاسدش بشناسد و از ربا سالم بماند، و مقدار لازم آن است که حکم تجارت و معامله ای را که انجام می دهد، در همان موقع انجام دادن- هر چند از روی تقلید- بداند.
[ویکی شیعه] معاملات اصطلاحی است در علم فقه که به آن دسته از احکام شرعی اشاره دارد که مربوط به امور دنیایی هستند؛ مانند بیع، اجاره، نکاح.
گاهی فقها هنگام دسته بندی ابواب فقه از این اصطلاح استفاده می کنند و احکام شرعی را به عبادات و معاملات تقسیم می کنند و گاهی نیز معاملات را به چند دسته مجزا مانند عقود و ایقاعات تقسیم می کنند.

جمله سازی با معاملات

دوم آن که زندگانی و حرکت و سکون خویش به ادب داری و این رکن معاملات است.
نیست دل را، به هیچ نوع، از دوست آن صفا کز معاملات نکوست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال میلادی فال میلادی فال عشق فال عشق فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی