ذبیح

اسم پسرانه ذبیح یک نام عربی است که به قربانی، ایثار و فداکاری اشاره دارد.

معانی اسم

قربانی: ذبیح به معنای قربانی است. این نام به فردی اشاره دارد که به عنوان قربانی برای خداوند یا در مراسم مذهبی قربانی می‌شود. این مفهوم در فرهنگ اسلامی و عربی اهمیت ویژه‌ای دارد و به یادآورنده فداکاری و ایثار است.

کسی که ذبح شده است: در زبان عربی، ذبیح به معنای کسی که ذبح شده است نیز به کار می‌رود. این ویژگی می‌تواند به مفهوم فداکاری و جانفشانی در راه خداوند و ارزش‌های انسانی اشاره داشته باشد.

نماد ایثار و فداکاری: نام ذبیح می‌تواند نماد ایثار و فداکاری باشد. این نام می‌تواند به فرد یادآوری کند که در زندگی باید برای دیگران و ارزش‌های بزرگ‌تر فداکاری کند و به دیگران کمک نماید.

لغت نامه دهخدا

ذبیح. [ ذَ ] ( ع ص، اِ ) ذبح. مذبوح. بسمل. گلوبریده. گوسفند کاردی و آنچه قربان کنند. ( مهذب الاسماء ). ذبیحة. قربانی. حیوان ذبح شده. حیوان که برای گلو بریدن است. گوسفند کشتنی. چارپا که برای کشتن باشد. ج، ذَبحی ̍، ذَباحی ̍.
ذبیح. [ ذَ ] ( اِخ ) تخلص یکی از متأخرین شعرای ایران.او مردی درویش مسلک بود و بیشتر عمر خود را بسیاحت گذرانید و نام او اسماعیل است. ( قاموس الاعلام ترکی ).
ذبیح. [ ذَ ] ( اِخ ) ذبیح اﷲ لقب اسماعیل بن ابراهیم علیهماالسلام. و گویند از آن اسحاق بن ابراهیم. ( مهذب الاسماء ). || لقب عبداﷲبن عبدالمطلب. و منه الحدیث: انا ابن الذبیحین. چه جد او صلوات اﷲ علیه اسماعیل و پدرش عبداﷲ هر دو ذبیح باشند.

فرهنگ معین

(ذَ ) [ ع. ] (ص. ) گلو بریده، سر بریده.

فرهنگ عمید

۱. مذبوح، گلوبریده شده.
۲. حیوانی که برای کشتن و قربانی کردن لایق باشد.
۳. گوسفند کشتنی.
۴. گوسفند قربانی.
۵. لقب اسماعیل پسر حضرت ابراهیم، ذبیح الله.

فرهنگ فارسی

لقب اسحاق نبی بقولی و بقول دیگر لقب اسماعیل نبی که هر دو فرزند ابراهیم خلیل بودند.
حیوانی رابرای کشتن وقربانی کردن لایق دانستن
( صفت ) ۱ - مذبوح گلو بریده. ۲ - چارپایی که قربان کنند چاروای کشتنی.

فرهنگ اسم ها

اسم: ذبیح (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: zabih) (فارسی: ذَبيح) (انگلیسی: zabih)
معنی: ذبح شده، قربانی، مذبوح

ویکی واژه

گلو بریده، سر بریده.

جملاتی از کلمه ذبیح

خود همان نور است آن سبط ذبیح در مثل مشکات او روح مسیح
برای حفظ وجود مقدسش به ذبیح شود ظهور به داور خدا فدا برسد
آن صنم می‌زند خدنگ جفا محتشم دست و پا چو صید ذبیح
در کربلا دمی ز نجف یا علی بیا بنگر به خون طپیده ذبیحان کربلا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت فال احساس فال احساس