واحد پول رسمی ایران است که از قرن هفتم هجری بهطور مداوم در این کشور مورد استفاده قرار گرفته است. با وجود تغییر واحد پول ایران به ریال در سال ۱۳۰۸، مردم هنوز هم از تومان بهعنوان واحد شمارش استفاده میکنند. ریشه این واژه به زبان هندو-اروپایی تخاری برمیگردد، که این قوم آریایی و ایرانیتبار بودند. این واژه از دو شکل تخاری-آ tmāṃ و تخاری-ب tmāne/tumane به معنای هزار گرفته شده است. شواهد و متون باستانی نشان میدهند که این واژه ریشهای آریایی و هندواروپایی دارد و به صورت وامواژه در زبانهای آلتایی، مغولی و ترکی نیز به کار رفته است. این واژه از واژه من man در زبان فارسی که به عنوان واحد سنجش وزن استفاده میشود، نشأت گرفته است. این واژه نخستین بار در زبان تخاری، که زبان کوشانیان بود، به کار رفته است. زبان تخاری، زبانی هندواروپایی و نزدیک به زبانهای ایرانی است و در گذشته از شرق ایران تا غرب چین و جنوب آسیای میانه مورد استفاده قرار میگرفته است. در زبان تخاری کهن، تومان به شکل تمان و در تخاری نو به شکل تومانه به معنای دههزار به کار رفته است. از آنجا که زبان تخاری با سرزمین آلتایی ارتباط نزدیکی داشته، بسیاری از واژگان به زبانهای مغولی و ترکی منتقل شده است. پژوهشهای ترکیه نیز این واژه را از ریشههای ایرانی و تخاری میدانند.

تومان
لغت نامه دهخدا
تومان. ( مغولی، عدد، اِ ) ده هزار. ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ). کلمه مغولی به معنی ده هزار است. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) ( حاشیه برهان چ معین ): از هر ده یک نفر را امیر نُه دیگر کرده و از میان ده امیر یک کس را امیر صد نام نهاده و تمامت صد را در زیر فرمان اوکرده و بدین نسبت تا هزار شود و به ده هزار کشد، امیری نصب کرده و او را امیرتومان خوانند و بدین قیاس و نسق هر مصلحتی که پیش آید.... ( جهانگشای جوینی یادداشت ایضاً ). چون جغتای بازگشت و سلطان جلال الدین رانیافت چنگیزخان، توربای تقشی را با دو تومان لشکر مغول نامزد کرد. ( جهانگشای جوینی ). پسر بزرگتر را با چند تومان از سپاهیان جلد و مردان مرد به حد.... ( جهانگشای جوینی ). بوقاتیمور با تومانی لشکر بر سر راه مداین و بصره نشسته بود. ( رشیدی ). با یک تومان بهادر نامدار. ( رشیدی ). امیر چوپان... با دو تومان لشکر... به کنار آب کر رسید. ( ذیل حافظ ابرو بر رشیدی ).
- امیرتومان؛ فرمانده ده هزارسپاهی. رئیس ده هزار نفر.
|| مبلغی از پول، معادل ده هزار. درهم سیمین تازی که تقریباً یک ثلث کمتر از درهم یونان است. ( ناظم الاطباء ). و به معنی زر نقد که به قدر بیست روپیه باشد. از لغات ترکی است. ( آنندراج ). ده هزار مسکوک زر. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ): پس گفته اند که چه مبلغ ضرورت باشد وزیر گفته پانصد تومان. ( مزارات کرمان ص 51 از یادداشت ایضاً ). || ده قران مسکوک معادل ده مثقال نقره. ده قران. ده هزار دینار. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). ده ریال رایج امروز. چون ریال امروزی معادل قران سابق و قران سابق هزار دینار نامیده می شد لذا ده ریال امروزی را به همان اعتبارقران سابق یک تومان نامند. رجوع به حاشیه برهان چ معین شود. || هر یک از ایالاتی که از آنها ده هزار مرد جنگی خیزد، مانند ایالت سمرقند که دارای هفت تومان بوده و هفتاد هزار مرد جنگی از آنجا برمی خاسته. || قسمت بزرگ از هر طایفه. ( ناظم الاطباء ). || به معنی گروه و پرگند و میغ. ( آنندراج ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (نظامی ) [قدیمی] ده هزار سرباز.
۳. در دورۀ قاجاریه، واحد غیررسمی پول ایران، معادل ده ریال.
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
• یرژی ماخاچک
• تاتیانا ویلهلمووا
• میروسلاو تابورسکی
• کاتژینا وینترووا
• پاول لیشکا
• واتسلاف نوژل
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
ریشه واژه تومان را مغولی، ترکی ـ مغولی و ترکی آذری دانسته اند و بعضی بر آن اند که این واژه از زبان چینی کهن یا پیش از چینی به زبان تُخاری راه یافته است. تومان در تخاری کهن با ضبط تمان و در تخاری متأخر به شکل تومانه در معنای ده هزار به کار رفته است. به نوشته بوداگوف، تومان در اصل بر رقمهای کلان دلالت می کرده و تُومانْمَقْ به معنای ثروتمند شدن و زیاد شدن، از همین کلمه مشتق شده است.
پیشینه واژه
کاربرد تومان در سنگنبشته های ترکی حکایت از پیشینه کهن این واژه دارد؛ با وجود این، نخستین شواهد کاربرد تومان در زبان فارسی به متون تاریخی دوره مغول باز می گردد. (به گفته روشن و موسوی نخستین بار این واژه در سده ششم در کتاب قند یا قندیه به کار رفته اما متن این کتاب را محمد عبدالجلیل سمرقندی، از مؤلفان دوره تیموری، بازنویسی کرده است و همه کاربردهای تومان در آن به دوره تیموری باز می گردد)
کاربردهای تومان
← واحد تقسیمات کشوری
...
ویکی واژه
ریشهٔ واژه «تومان» در زبانِ هندو-اروپاییِ تخاری است این قوم آریایی و ایرانی تبار بودند. این واژه از زبان تخاری-آ tmāṃ و تخاری-ب tmāne/tumane گرفته شدهاست که به معنی هزار میباشد. سپس این واژه از زبانِ تخاری وارد زبانهای آسیای مرکزی شدهاست. تومان» در ایران، وامواژهای مغولی به معنای ده هزار (۱۰۰۰۰) است.در بخشبندیهای لشکری به ده هزار سرباز، تومان گفته و فرمانده آن را امیرتومان مینامیدند. این واژه از دوران امپراتوری مغول (سدهٔ ۷) در سرزمین ایران متداول گردید. " از هر ده یک نفر را امیر نُه دیگر کرده و از میان ده امیر یک کس را امیر صد نام نهاده و تمامت صد را در زیر فرمان او کرده و بدین نسبت تا هزار شود و به ده هزار کشد، امیری نصب کرده و او را امیرتومان خوانند و بدین قیاس و نسق هر مصلحتی که پیش آید…. (جهانگشای جوینی)"