تصرم

این کلمه واژه‌ای چندمعنا است که بسته به سیاق و زمینه‌ای که در آن به کار می‌رود، معانی متفاوتی می‌تواند داشته باشد:

چابکی کردن: در این معنا، تصرم به معنای انجام کارها با سرعت و کارایی بالا است که به فرد یا گروه این امکان را می‌دهد تا به‌طور مؤثر و سریع به اهداف خود دست یابند و در شرایط متغیر و چالش‌برانگیز به خوبی عمل کنند.

بریده یا پاره پاره شدن: در این معنا، تصرم می‌تواند به حالتی اشاره کند که چیزی به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم می‌شود یا از هم می‌پاشد.

پایداری و بردباری کردن: در این مورد، تصرم به معنای تحمل و استقامت در برابر مسائل و مشکلات است. این معنا به ویژگی‌های روحی و روانی افراد اشاره دارد که می‌توانند در شرایط سخت، پایداری نشان دهند.

گذشتن، به سر آمدن: این معنا به مفهوم زمان و پایان یک دوره اشاره دارد. در اینجا، تصرم به معنای پایان یافتن یک وضعیت یا دوره زمانی است.

لغت نامه دهخدا

تصرم. [ت َ ص َرْ رُ ] ( ع مص ) جلدی کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). چابکی کردن و نیک رسا شدن در کار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تجلد. ( اقرب الموارد ). || پاره پاره شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). بریده گردیدن. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تقطع. ( اقرب الموارد ). || سپری شدن سال. || انقطاع و سکون جنگ. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(تَ صَ رُّ ) (مص ل. ) ۱ - چابکی کردن. ۲ - بریده شدن. ۳ - پایداری و بردباری کردن.

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) بریده شدن. ۲ - بسر آمدن گذشتن. ۳ -( اسم ) بریدگی برش. ۴ - گذشت.

جملاتی از کلمه تصرم

و من بعده مروان ثم تصرمت ولایتهم والله یعطی لمن نصر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال تماس فال تماس فال تک نیت فال تک نیت فال درخت فال درخت