ترشیز

ترشیز، که در متون کهن با نام‌های طَریثیث یا ترشیش نیز از آن یاد شده است، شهرکی در منطقه‌ی کوهستان نیشابور در خراسان بزرگ بوده است. این ناحیه، با کشت‌زارها و باغ‌های فراوان، از حاصلخیزی بسیاری برخوردار بود. نام عربی آن، طُریثیث، در واقع معرب شده‌ی ترشیز است و گفته می‌شود که اشاره به گیاهی شبیه به قارچ دارد. این منطقه زادگاه شمار زیادی از ادیبان و شاعران پارسی‌گو بوده و در کتاب‌های جغرافیایی و تاریخی قدیم، همچون حدودالعالم و معجم البلدان یاقوت حموی، به آن پرداخته شده است.

ولایت ترشیز در میانه‌ی شهرهای مهم خراسان قرار داشت و فاصله‌ی آن تا این شهرها تقریباً یکسان بود. مرکز اداری این ناحیه در دوره‌هایی از تاریخ، شهر سلطانیه نام داشت. این سرزمین از نظر موقعیت جغرافیایی، از شرق به مشهد مقدس، از جنوب به طبس، از غرب به تربت حیدریه و از شمال به نیشابور محدود می‌شد. ترشیز به داشتن قنات‌های متعدد، آب‌وهوای مطبوع و به ویژه میوه‌های مرغوب و لطیف شهرت داشت که کیفیت آن‌ها در کمتر جایی یافت می‌شد.

بر پایه‌ی روایت‌های اساطیری و تاریخی، قدمت آن به دوران باستان می‌رسد و برخی آن را از بناهای گشتاسب پادشاه، هم‌عصر زردشت، می‌دانند. حتی در اشعار کهن، به کاشت سرو افسانه‌ای کشمر در این منطقه اشاره شده است. این ناحیه که امروزه با نام کاشمر شناخته می‌شود، در طول تاریخ، شاهد رویدادهای مهمی بوده و در متون معتبری مانند تاریخ بیهقی، لباب‌الالباب و نزهةالقلوب از آن یاد شده است.

لغت نامه دهخدا

ترشیز. [ ت ُ ] ( اِخ ) طریثیث. ( سمعانی ). شهرکی است از حدود کوهستان و نشابور با کشت و برز بسیار. ( حدود العالم ). معرب آن طریثیث یا ترشیش. قصبه ٔکوچکی است که در خراسان و نزدیک نیشابور واقع است وموطن بعضی از شعرا می باشد. ( از قاموس الاعلام ترکی ). طریثیث بضم اول و فتح دوم و کسر چهارم، نام ترشیز است و ترشیز را یاقوت در معجم البلدان ترشیش ضبط کرده وآنرا تحریفی از طریثیث دانسته است، و طریثیث در عربی مصغر طُرثوث بر وزن عصفور، و آن نباتی است شبیه به قارچ. ( تعلیقات بهمنیار بر تاریخ بیهق ص 340 ). شهریست مشهور از بلاد خراسان مشتمل بر دهات و قری و قصبات،پای تخت آنرا سلطانیه گویند که حاکم نشین آنجاست. سمت شرقی آن ارض اقدس و مشهد مقدس حضرت سلطان خراسان صلوات اﷲعلیه است. جنوب آن ولایت طبس کیلک است. غربی آن پائین ولایت تربت حیدریه و سمت قبله آن سبزوار. شمال آن ولایت ِ نیشابور است، و شهر ترشیز واقع است در اواسطشهرهای خراسان، اتفاق غریبی است که قرب و بُعد آن نسبت بهمه شهرهای آنجا تساوی دارد، قنوات و میاه جاریه و دهات بسیار دارد و بسیار خوش آب و هواست. میوه های آن ولایت به آن لطافت و خوبی، هیچ جای دیگر نیست. چنان معلوم می شود که پادشاهان ایران آنجا را تختگاه کرده بودند و گشتاسب در آنجا با زردشت ملاقات نموده و سرو کشمیری را در آنجا کشته بود، چنانکه گفته است:
یکی شاخ سرو آورید از بهشت
به پیش در شهر کشمر بکشت.
گویند ترشیز از بناهای گشتاسب بن لهراسب است. ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ). ولایت کوچکی از ولایت خراسان و حاکم نشین آنجا موسوم به سلطانیه است. ( ناظم الاطباء ). کاشمر. رجوع به کاشمر و ترشیش و مزدیسنا چ 1 ص 188،340 و مرآت البلدان ج 1 ص 421 و جهانگشای جوینی ج 2 ص 46 و 47 و 70 و 71و لباب الالباب ج 2 ص 49 و التفهیم بیرونی ص 148 و 457 و مجمل التواریخ ص 109 و ایران باستان ج 3 ص 2186 و تاریخ سیستان ص 154، 234، 292، 407 و مجالس النفائس ص 17، 64، 67، 80، 98، 204، 237 و نزهةالقلوب ص 143، 146، 178 و تاریخ گزیده ص 518 و تذکرةالملوک ص 80 و حبیب السیر و سبک شناسی بهار و تاریخ مغول و تاریخ ادبیات برون و تاریخ عصر حافظ، و طریثیث در همین لغت نامه شود.

فرهنگ فارسی

شهرکی است از حدود کوهستان و نیشابور با کشت و برز بسیار. یا ترشیش قصبه کوچکی است که در خراسان و نزدیک نیشابور واقع است و موطن بعضی از شعرا می باشد.

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:کاشمر، شهر

جمله سازی با ترشیز

شد از حلاوت الطاف شه ز شوری بخت مذاق خصم ترش‌روی تلخ در ترشیز
نه چو تو یک خارجی است در همه راوند نه چو تو یک ملحدیست در همه ترشیز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
دایر شدن یعنی چه؟
دایر شدن یعنی چه؟
میلف یعنی چه؟
میلف یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز